طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بنزین پتروشیمی» ثبت شده است

درباره قابلیتهای عجیب بنزین وارداتی!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ | ۲ نظر

با وزیدن باد و باریدن باران، هوای تهران سالم شد. به همین مناسبت برخی مسئولان مربوطه با حضور در یک برنامه تلویزیونی فرضی از فرصت استفاده کرده و کلی حرف زدند، از جمله:

 مجری: سلام آقای مسئول، الحمد لله امروز هوای تهران بعد از مدتها از حالت ناسالم خارج شد.

 مسئول: بله... همانطور که پیش بینی می‌شد خارج کردن بنزین تولید داخل و واردات بنزین توانست تاثیر خودش رو بر محیط زیست بگذارد و هوا را سالم کند.

 مجری: بله، ولی به نظر شما این قضیه ربطی به باد و باران اخیر ندارد.

 مسئول: ببینید! این بنزین وارداتی ما برای اینکه به خوبی اثر کند نیاز به باد و باران دارد! این نشانه بی کیفیتی آن نیست، بلکه به این دلیل است که ترکیبات این بنزین جوری است که فقط در روزهایی که باد یا باران بیاید، می‌تواند هوا را صاف کند! البته همه‌اش هم بخاطر ترکیباتش نیست ها! این بنزینی که ما وارد کردیم خیلی به کار جمعی معتقد است و دوست ندارد همه مشکل آلودگی هوا را به تنهایی حل کند!

 مجری: یعنی اینکه در بقیه روزها هوا کثیف است ربطی به بنزین ندارد؟

 مسئول: نه که ندارد. به هوا ربط دارد!

 مجری: عجب! این قابلیت بنزین وارداتی شما خیلی عجیب است! این بنزین دیگر چه قابلیتی دارد؟

 مسئول: شاید باور نکنید اما این بنزین وارداتی این قابلیت را دارد که حتی روی زندگی خانوادگی مردم هم تاثیر می‌گذارد!
 مجری: تو رو خدا! یعنی چطوری یعنی؟!

 مسئول: ببینید این بنزین وارداتی این خصوصیت را دارد که وضع مالی خانواده‌ها را بهبود می‌بخشد و طبیعتا باعث تحکیم روابط خانوادگی میشود! فقط کافی است مادر خانواده از کیفیت آن تعریف کند تا یکدفعه وضع مالی پدر خانواده توپ شود!

 مجری: این فرمایش شما نمونه‌ای هم دارد؟

 مسئول: بله... لااقل یک خانواده دیده شده است که وقتی مادر خانواده قربان صدقه بنزین وارداتی رفته و به بنزین تولید داخل بد و بیراه گفته است، ناگهان وضع پدر خانواده یعنی شوهر او خوب شده است!!!

 مجری: همین کار کافی است.

 مسئول: باید کافی باشد اما برای محکم کاری خوب است مادر خانواده کمی هم نسبت به محیط زیست حساس باشد و به آن اهمیت بدهد!

 مجری: خیلی جالبه... بگذریم. متاسفانه اخیراً برخی بدخواهان درباره اینکه آزمایشگاه‌ها کیفیت این بنزین وارداتی را تایید نکرده‌اند حرفهایی زده‌اند... شما تایید می‌کنید؟

 مسئول: بله!

 مجری: بله؟

 مسئول: بله! ببینید این هم اتفاقا یکی دیگر از قابلیتهای این بنزین است. این بنزینی که ما وارد کردیم چون اهل ریا نیست خیلی دوست ندارد بقیه بفهمند چقدر سالم و با کیفیت است بخاطر همین به محض ورود به آزمایشگاه، خودش را به بی کیفیتی می‌زند. در واقع خیلی متواضع هستند ایشون!

مجری: درست مثل شما!
  • م.ر سیخونکچی

بعد از بنزین پتروشیمی، آفتابه‌های تولید داخل هم سرطان زاست!

م.ر سیخونکچی | پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ | ۷ نظر

 یا

نمونه یک زن و شوهر همراه را در زیر ببنید!

 در خبرها آمده بود که همسر یکی از مدیرانی که خیلی برای آلودگی هوا دل می‌سوزاند و تقصیر این آلودگی را گردن بنزین تولید داخل می‌اندازد، وارد کننده بنزین است. به نظر شما اینها به هم ربط دارد؟ حاشا و کلا! اما در همان راستا:


 

- مرد ول کن این فوتبال رو... بزن اونور ببینیم این هواشناسی چی میگه... بارونی، بادی، چیزی میاد یا نه؟

- حالا گیرم بیاد... دو روز هوا خوب میشه و دوباره همونه که هست دیگه... آخه آدم عاقل دلش رو به باد خوش میکنه؟!

- اصلاً تقصیر منه که خودم رو بخاطر تو به آب و آتیش زدم... اینم دستمزدم... بشکنه این دست...

- حالا ناراحت نشو... بزار نیمه اول تموم بشه، میزنم...

- میگم اصلاً تو چرا یه کاری نمی‌کنی... مرد که نباید از صبح تا شب بشینه تو خونه! حالا باد چرا نمیاد؟!

- چی کار کنم؟ واردات بنزین که گندش دراومد... من که روم نمیشه دیگه برم بنزین وارد کنم.

- راستش منم دیگه روم نمیشه بگم بنزین وارداتی بهتر از بنزین پتروشیمیه... پاک آبرومون رفت... ولی این دلیل نمیشه لم بدی تو خونه، ناسلامتی مردی تو! من از صبح تا شب با دل سوزوندن برای سلامتی مردم و منقرض نشدن حیوانات و دریاچه ارومیه پول در میارم، اونوقت تو اصلاً انگار نه انگار که تو این زندگی وظیفه‌ای داری.

- تو بگو چی کار کنم؟

- من چه میدونم... من تو کار خودمم موندم مرد! ...چرا باد نمیاد هوا صاف بشه؟!

- میگم... میگم...

- همه بگم بگم میکنن، تو میگم میگم میکنی! بگو دیگه.

- اگر یه کاری میکردی از این فلاکت در می‌اومدیم.

- چی کار؟ بگو دیگه جونم به لبم رسید... پس باد کی میاد؟!

- میگم میشه از فردا بگی آفتابه‌های تولید داخل مشکل داره و سرطان زاست؟

- وا! خدا مرگم بده! مگه آفتابه هم سرطان زا میشه مرد؟ خجالت بکش!

- چرا نمیشه... تو کاری به این کارها نداشته باش. فردا برو یه مصاحبه کن بگو آفتابه‌های تولید داخل سرطان زاست و اصلا تحقیقات ثابت کرده که بالا رفتن میزان سرطان بخاطر اینه که مردم تو دستشویی‌هاشون آفتابه تولید داخل استفاده می‌کنن...

- که چی بشه؟

- راستش دیروز با یه تاجر بلاروسی آشنا شدم، تو کار آفتابه استوکه... گفته میتونه آفتابه‌های استوک اروپا رو با یه بسته‌بندی جدید با یک چهارم قیمت بهم بده. من هم اونا رو میارم و بجای آفتابه‌ی نو میریزم تو بازار. فقط کافیه تو چندتا مصاحبه کنی و بازار آفتابه تولید داخل رو خراب کنی!

- آخه آفتابه که سرطان زا نمیشه... میان تحقیقات میکنن آبرومون میره ها!

- ای بابا... چقدر نفوس بد میزنی زن... تا اونا بیان تحقیقات کنن، من سه چهار تا کانتیر آفتابه قالب کردم به ملت...

- یعنی کارمون میگیره؟

- آره زن! نونمون میره تو آفتابه... یعنی نه... میره تو روغن! فقط کافیه تو یک کم برای سلامتی مردم دل بسوزونی!

- باشه... می‌سوزونم... ولی این باد چرا نمیاد؟!




پ.ن: این طنز برای پنجمین شماره هفته نامه بزنگاه نوشته و در آن منتشر شده است

  • م.ر سیخونکچی