طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

توضیح المسائل تطبیقی لابی‌گر اعظم!

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ | ۱۰ نظر

یکی از فعالان سیاسی که با حفظ سمت به تبیین برخی افعال سیاسی بر مبنای احکام دینی می پردازد، در جدیدترین اظهار نظر خویش لابی کردن را مصداق امر به معروف و نهی از منکر دانسته‌اند(اینجا). با توجه به نزدیکی ماه مبارک رمضان و اشتیاق عموم امت مسلمان برای آشنایی بیشتر با احکام و تفاسیر آنها، برخی از سایر نفاسیر احکام دین را هم از رساله این مفتی اعظم ذکر می‌کنیم:

 

عمل سیاسی

مصداق حکم شرعی

توضیحات

سکوت در فتنه

شک بعد از محل

همانطور که شک بعد از محل در نماز باطل است، پرداختن به موضوع ساکتان فتنه هم بعد از اینهمه مدت از بیخ باطل است!

ائتلاف سه گانه

ازدواج موقت!

در این ائتلاف مانند متعه، هم عقد مدت دار است و هم بعد از پایان عقد کسی از کسی ارث نمی‌برد!

استفاده از بیت المال برای تبلیغات انتخاباتی

خون کمتر از درهم

همانطور که این خون موجب بطلان نماز نمی‌شود، آن استفاده هم موجب خروج از دایره اصولگرایی یا حتی خروج از دایره مصادیق «صالح مقبول» نمی‌گردد!

مصادره رئیس‌جمهور منتخب

اکل میته

حالا که گزینه مورد نظر ما رای نیاورده مجبوریم او را اصولگرا بدانیم

اتصال به خاندان استوانه

آب متصل به کُر!

هر چیزی با وصل شدن به این خاندان محو می‌شود!

تیمم بدل از غسل

 صالح مقبول

 با این تفاوت که در صورت وجود آب هم می‌توان تیمم کرد!

 

جمع بین اختین

با همه جناح‌ها پریدن

اگرچه جمع بین اختین(ازدواج همزمان با دو خواهر) حرام است اما با همه جناح‌ها پریدن عین اعتدال و بزرگواری و شیخوخیت است و نه  تنها هیچ اشکالی ندارد که از این به بعد مستحب هم هست.

دفع افسد به فاسد

بستن با هر گروه و هر کسی برای از راه به در کردن مخالف!

 

کثیر الشّک

زیادی نامزد اصلح عوض کردن

مثال: چند سال قبل رئیس ستاد یکی بودن، چند سال بعد ثبت نام کردن برای رقابت با او، بعد با یکی دیگر ائتلاف گفتمانی کردن، سپس بعد از یک مناظره یکی دیگر را بعنوان نامزد اصلح معرفی کردن و.../ چنین شخصی نباید به شک(یا انتخاب) خود توجه کند!

واجب النفقه

 حامیان انتخاباتی

زیر پر و بال گرفتن و پروژه دادن به اسپانسرهای تبلیغاتی بعد از رای آوردن واجب شده و جزو نفقه‌های فرد پیروز است.

ناشزه

عضو متمرد فراکسیون!

ناشزه: زنی که از شوهر تبعیت نکند

نبش قبر

یادآوری جنایت برخی در فتنه 88

حرام است!

عین نجاست

...

در عالم سیاست عین نجاست نداریم! همه نجاست‌ها عارضی است که قابل پاک شدن است که بعد از پاک شدن می‌شود با هر کسی تعامل کرد.

خیار مجلس

...

خیار مجلس در شرع یعنی اختیار فسخ معامله که مختص به خریدار و فروشنده و در مجلس معامله است. و در سیاست یعنی...

امر به معروف و نهی از منکر

لابی!

 

 

  • م.ر سیخونکچی

مصاحبه با یک حلزون که ترشحاتش را احتکار کرد!

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۲۸ ب.ظ | ۴ نظر

(توضیح ضروری: در این متن همه کرم‌ها را کِرِم بخوانید و نه کِرم یا کَرَم یا هر چیز دیگه.)

 


خبرنگار: خودتان را معرفی کنید.

حلزون: بنده حلزون هستم، هفت ساله، از حومه تهران.

خبرنگار: شما رو به چه جرمی گرفتند؟

حلزون: راستش بنده در حال کشیدن خودم به سختی بر روی خاک بودم که بازداشت شدم. گویا دلیل بازداشتم هم تقلبی بودن «کرم حلزون» تبلیغی در صدا و سیماست.

خبرنگار: شما چه دخالتی در ساخت، تبلیغ و توزیع این کرم‌ها داشتید؟

حلزون: راستش بنده هم خودم خیلی نمیدونم نقش من این وسط چیه. اما خب ظاهرا مدیران شرکت رو که نمیشه مواخذه کرد چون باعث فرار سرمایه گذاری از کشور میشه؛ مسئولان بهداشت کشور هم که موقعیت حساسی دارند و صلاح نیست باهاشون برخورد بشه؛ مدیران صدا و سیما هم که هیچ؛ با این وضعیت خود بنده هم پیشنهاد بازداشتم رو تنها راه موجود می‌دونم و از این بابت خیلی ممنونم!

خبرنگار: حالا اتهماتون بطور مشخص چیه؟

حلزون: با توجه به اینکه ظاهراً در این کرم‌ها اصلاً از عصاره حلزون استفاده نشده، من متهم هستم که چرا عصاره ترشحات خودم رو احتکار کرده و در اختیار تولیدکنندگان این کرم قرار نداده‌ام!

خبرنگار: واقعاً؟ خب جداً شما اونهمه ترشحات رو می‌خواستید چی کار؟ چرا از توزیع آنها دریغ کردید؟!

حلزون: ببین عزیزم! من شما رو به دقت در تفاوت‌های فیل و حلزون توصیه می‌کنم!

خبرنگار: ببخشید متوجه نشدم!

حلزون: من حلزون هستم نه فیل! کلا مساحت زیر شکم بنده که با زمین تماس داره، یک و نیم سانتی‌متر مربعه. اگر تمام 24 ساعت روز رو هم راه بروم و حتی با سرعت یوزپلنگ بدوم، باز هم مگه ترشحاتم به انداه چند قوطی کرم میشه؟!

خبرنگار: عجب!

حلزون: بله... برخی افراد بنده رو با بشکه ترشحات حلزون اشتباه گرفته‌اند! اگر اجداد بنده هم به همراه خانواده‌هاشون در برنامه دویدن فوق الذکر مشارکت می‌کردند بعید است به اندازه‌ای که این افراد تبلیغ کردند، ترشحات حلزون آماده می‌شد!

خبرنگار: بنابراین شما خودتون رو مقصر نمی‌دونید؟

حلزون: والّا چه عرض کنم! به هر حال ظاهراً این وسط فقط ما قابل مقصر دونستن هستیم.

خبرنگار: در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.

حلزون: بله... من یک توصیه دارم و یک سوال. بنده در ابتدا توصیه‌ای دارم به هم‌نوعان خودم و اون اینکه سعی کنید یک دستمال دستتان گرفته و از هر جا که رد میشید رد ترشحاتتون رو پاک کنید تا سوءاستفاده‌کنندگان تهییج و ترغیب به سوءاستفاده از شما نشوند!

خبرنگار: و اما سوال؟

حلزون: و در پایان سوالی دارم از مسئولان. آقایان مسئول! آیا اگر این شرکت بجای «کرم حلزون»، مثلاً «کرم سوسمار» یا «کرم مار بوآ» تولید کرده بود، باز هم می‌رفتند بجای مقصر اصلی، یه سوسمار یا مار بوآ رو بگیرند و همه کاسه کوزه‌ها رو سر اون بشکنند؟ حالا چون ما حلزون‌ها فقط ترشحات داریم، نه دندون و نیش، این حقمونه؟! حالا باز جای شکرش باقیه ما یه صدف داریم. اگر طرف «کرم سوسک» درست کرده بود که همون دم در یه دمپایی میکوبیدن تو سر یه سوسک و تموم!

  • م.ر سیخونکچی

از تبلیغ تلویزیون‌در نود تا رنگ‌مو در زنده‌باد‌زندگی

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۱۹ ب.ظ | ۲ نظر

بچه که بودیم، پیامهای بازرگانی را بین سایر برنامه‌ها پخش می‌کردند؛ بعد اوضاع کمی فرق کرد و برنامه‌ها را بین پیام‌های بازرگانی پخش کردند! حالا که رسماً نمی‌توان مرز مشخصی بین برنامه‌های تلویزیونی و پیامهای بازرگانی مشخص کرد! همه برنامه‌ها شده‌اند محل تبلیغات و آگهی؛ خدا بخیر کند مراحل بعدی این رشد و تعالی دانشگاه ملی را!

 

برنامه راز بقا

(تصویر، جنگل‌های استوایی را در یک روز گرم نشان می‌دهد. بالا بودن رطوبت هوا را می‌توان از خیسی برگها و چمنها فهمید. چند متر آن‌طرف‌تر هم گویا مرداب یا دریاچه کم عمقی قرار دارد. صدای گوینده متن می‌آید:)

- در نواحی استوایی و در حاشیه رودخانه‌ها و مرداب‌های فصلی، حیواناتی زندگی می‌کنند که فقط در مواقعی از سال می‌توان آنها را دید؛ وقتی که باران‌های موسمی می‌بارد و رطوبت محیط بالا می‌رود.

حلزون استوایی یکی از این جانوران است. این جانور ویژگی‌های منحصر بفردی دارد که مهم نیست اما قدرت ترمیم زخمها که در ترشحات او وجود دارد چیزی نیست که بتوان از آن گذشت! در ترشحاتی که این جانور در محل عبور خود بجا می‌گذارد ماده‌ای وجود دارد که بومیان محلی برای ترمیم زخمهای خود استفاده می‌کنند. این ترشحات بقدری ترمیم‌کننده است که یکی از بومیان که سرش قطع شده بود، با مالیدن آن به گردنش و قرار دادن دوباره سر روی آن، توانست به زندگی برگردد! در زبان محلی به این حلزون، «دابولی قوبا» گفته می‌شود که به معنای چسب دوقلو است!

 

برنامه نود

مجری: این تشابه رنگ لباس‌های دو تیم غیر قانونی نیست؟ داور نباید کاری می‌کرد؟

کارشناس داوری: البته ممکن است از اینجا که ما می‌بینیم تشابه رنگ وجود داشته باشد.

مجری: یعنی در واقع اینطوری نیست؟

کارشناس داوری: بله، ممکنه! به هر حال این تلویزیونها گاهی رنگ‌ها رو تغییر می‌دهند. البته جدیدا سونی نسل جدید نمایشگرهایش را روانه بازار کرده که زده دک و پوز سامسونگ رو سرو....

مجری: خواهش می‌کنم رعایت کنید!

کارشناس داوری: بله، معذرت می‌خوام! عرض می‌کردم که این نمایشگرهای جدید بقدری رنگ‌ها رو طبیعی نشون می‌دیده که امکان نداره لباس‌های دو تیم شبیه هم بشه! این تکنولوژی مخصوصا اگر با گارانتی اصلی از سه راه امین‌حضور خریده بشه که دیگه می‌تونیم نسبت به حضور حداقل سه داور ایرانی در جام جهانی امیدوار باشیم!

مجری: بله، بریم صحنه‌های داوری بازی نساجی و شموشک رو ببینیم تا کارشناس محترم روی تصاویر آدرس اون فروشگاه اصلی تو امین‌حضور رو بگن!

 

 

برنامه زنده‌باد زندگی

مجری: تقریبا میشه گفت دیگه چیزی به اسم خانواده در جوامع غربی وجود نداره. فکر می‌کنید دلایل این امر چیه؟

کارشناس: قطعاً نوع نگاه عرب به زن در این امر مؤثره. شما نگاه کنید که زن رو به وسیله‌ای برای تبلیغ کالا تنزل داده‌اند. شما تبلیغات شبکه‌های غربی رو که نگاه می‌کنید تاسف می‌خورید.

مجری: واقعا تاسف آوره!

کارشناس: بله همینطوره. در حالی که مردها هیچ چیز کمتر از نان در این زمینه ندارند. من برای اینکه این گفتگو جنبه تئوری محض پیدا نکنه، می‌خوام در همینجا این مسئله رو ثابت کنم!

مجری: شوخی می‌کنید؟!

کارشناس: نخیر اجازه بدید من این کلاه رو از سرم بردارم!

مجری: اتفاقا برای من سوال بود که چرا ملاه سرتون گذاشتید!

کارشناس: بله. من برای اثبات تئوری خودم که در بالا ذکر کردم می‌خوام یک کالا رو تبلیغ کنم تا ببینید نگاه تمدن غرب به زنان در امر تبلیغات چقدر غیر منصفانه است! بله... بذارید من کلاه رو بردارم...

مجری: وای... خدای من... این چیه؟!

کارشناس: تعجب نکنید... من برای پیشرفت علوم انسانی بومی رفتم موهام رو دکولوره کردم! از رنگ موی یک شرکت معتبر داخلی هم استفاده کردم. همینطور که بینندگان مشاهده می‌کنند موهام کاملا یکدست و شفاف شده، رنگی هم انتخاب کردم یک رنگ کاملا مجلسیه! بدون کوچکترین...

(برنامه در اینجا برای پخش پیام‌های بازرگانی قطع می‌شود!)

  • م.ر سیخونکچی

آقازاده‌ای که رشوه‌ی داده شده را دو دستی نگرفت!

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

لامصب انتخابات مثل سونامی است. همچین که نزدیک می‌شود هر خبر و اتفاق دیگری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مثلا همین چند روز قبل از انتخابات اخیر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یک شرکت نفت و گاز خارجی به نام توتال، به دلیل پرداخت رشوه‌ای چند میلیون دلاری به یکی از مقامات ایرانی مجبور شده است 242 میلیون دلار ناقابل جریمه پرداخت کند.

حالا با هر قیمت دلار هم که حساب کنید یعنی آن شرکت مذکور پذیرفته که رشوه داده و حالا مجبور است اینهمه جریمه بدهد. اما جالب است که طرف ایرانی این قضیه بعد از چندین سال هنوز معلوم نیست. یعنی یک نفر برای رشوه دادن جریمه شده است اما هیچکس به خود زحمت نمی‌دهد ببیند این طرف چه کسی بوده که اینهمه رشوه گرفته است! البته ظاهرا پای یکی از آقازاده‌ها در این ماجرا وسط است.

به هر حال در مورد این قضیه و چرایی سوال بالا چند حدس می‌توان زد، بدین شرح:

 

1

اصلا کی گفته رشوه دادن یه عمل دو طرفه است؟ یعنی مگه هر کسی رشوه می‌ده، یکی هم باید باشه که تحویل بگیره؟ رشوه دادن هم مثل دروغ گفتن، تهمت زدن، زهرماری خوردن و... یک گناه یک طرفه است. یعنی یکی بوده که رشوه داده و اصلا هم نیازی به اینکه یک نفر دیگه هم باشه که رشوه رو بگیره وجود نداره. مثلا شما میتونی نصفه شب بری تو یه جزیره وسط مثلث برمودا و تنهایی رشوه بدی و برگردی؛ هیچ کس هم که نبود رشوه رو بگیره اصلا مهم نیست!

 

2

خیلی ساده‌اس! طرف خارجی پول رو از جیبش درآورده که رشوه بده اما همین که خواسته بذاره تو دست طرف ایرانی، مامورا رسیدن و پول رو گرفتن! بنابراین فعل رشوه دادن اتفاق افتاده اما فعل رشوه گرفتن که اتفاق نیفتاده! به همین دلیل هم مامورای خدمتگذار در حالی که رشوه دهنده رو بازداشت و جریمه‌ش کردن، طرف ایرانی رو با عزت و احترام بدرقه کرده و حتی از او بابت نپذیرفتن رشوه تشکر کرده‌اند!

 

3

خجالت بکشید! حیا کنید! شرم داشته باشید! طرف غیر از مبلغ قراردادی که بین ایران و توتال بسته شده، چند میلیون دلار دیگه ارز هم وارد کشور کرده اونقوت شما بجای اینکه قدردان این ارزآوری میلیاردی باشید، گیر دادید که نمیدونم کی رشوه گرفته و کی رشوه داده؟ اف بر شما ای تنگ نظران!

 

4

اینا همه‌ش یه بازی بوده. اون بنده خدا که اهل رشوه گرفتن نیست!  این آقازاده محترم قصد داشته با این کار فساد حکومت‌های غربی و شرکتهای چند میلیتی رو نشون بده و ناکارآمدی نظام‌های اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم رو به رخ اندیشمندان بکشه! حالا برای رسیدن به این مقصود متعالی بد ندیده که از این روش استفاده کنه و چند میلیون دلار نا قابل رشوه بگیره؛ شما نیّت رو داشته باش!

 

5

ببین آقاجون! بذار حرف آخر رو بزنم. اصلا آره... رشوه گرفته! خب که چی؟ دوست داشته، گرفته. آره... اصلا دو برابر اونی هم که گفته شده گرفته! یه بار هم نه، چند بار گرفته.... از یه شرکت هم نه، از همه شرکتهای نفتی و گازی گرفته! حالا که چی؟ حرفی هست؟ شما ناراحتی؟ شکایت داری؟

یعنی میگی الان باید طرف رو مجازات کنن؟ زندان و جریمه منظورته؟ خوبی؟ بچه کجایی؟! چند وقته اومدی این ورا؟ دیدی تهران چقدر قشنگه؟!! برو بابا جون... برو پسرم... برو با بزرگترت بیا... برو بدون حضور پدر و مادرت دست به کبریت نزن! برو عمویی...

  • م.ر سیخونکچی

یک پرسشنامه تخیلی درباره قیمت سکه و ارز!

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر

البته که فعلا زود است برای رسیدن به خیلی جواب‌ها درباره ماجرای قیمت سکه و ارز، به همین خاطر هم ما فعلا چند تا سوال مطرح کردیم، فقط سوال!

 

1- با توجه به کاهش معنادار قیمت ارز و سکه در بازار فکر می‌کنید چه چیزی در این امر تاثیر داشته است؟

الف) آغاز فصل تابستان و گرمی هوا و سخت شدن حضور مداوم در پیاده‌روها برای دلالان.

ب) پایان فصل بهار و تمام شدن هوای متعادل و بهاری که حضور مداوم در پیاده‌روها را برای دلالان ممکن می‌کرد.

ج) صعود ایران به جام جهانی و هجوم صاحبان دلار به بازار برای فروش دلار و خرید «رئال» (واحد پول کشور برزیل)

 

2- به نظر شما تغییرات بازار ارز و سکه ربطی به انتخابات ریاست جمهوری دارد؟

الف) په نه په! به انتخابات هیئت استیناف شورای انضباطی فدراسیون شمشیر سواری با مانع ربط دارد!

ب) مگه کوری؟!

ج) پا قدم روحانی/ رفتیم جام جهانی!

 

3- آیا پذیرفتن این فرض که نتیجه انتخابات باعث کاهش قیمت سکه و ارز شده است، می‌تواند کمکی به شناختن عوامل افزایش قیمت‌ها در چند وقت اخیر کند؟

الف) شاید بتواند اما فعلاً به صلاح نیست.

ب) چه بتواند چه نتواند، مقصر اصلی جمشید بسم الله است و لاغیر!

ج) چه ربطی دارد؟! قیمت است دیگر! می‌رود بالا، می‌آید پایین. نکند یک وقت فکرهای بدی در سر دارید افراطی‌ها!

 

4- از اینکه پیروزی یک جریان در انتخابات باعث کاهش قیمت سکه و ارز می‌شود می‌توان نتیجه گرفت که:

الف) از این سوال منظور خاصی داشتید؟!

ب) من فهمیدم... من فهمیدم... باخت آنها عمراً تاثیری در قیمت‌ها داشته باشد!

ج) نیاز به محاسبات سخت منطقی دارد که خداییش ما اینکاره نیستیم. بنابراین هر حدسی که بر پایه محاسبات عامه مردم و بنابر شواهد ظاهری که هر کوری می‌بیند، زده شود باطل است!

 

5- نسبت کلید با قیمت دلار مثل نسبت ... است با... .

الف) ماشین است با خیابان دو طرفه.

ب) پیستون است با سیلندر.

ج) مرغ سنگخوار زیر زمینی است با سنگ‌های زیزمینی قابل خوردن!

 

6- اگر قیمت سکه و ارز را بادکنکی فرض کنیم که یک نفر(یا چند نفر!) با فوت کردن در آن بادش کرده‌اند،‌ آنوقت:

الف) پایین آمدن قیمت آنها یعنی همان چند نفر با مکیدن باد آن حالا خود باد شده‌اند!

ب) آنها هنوز در حال باد کردن بوده‌اند که یکی با سوزن زده است بادکنک را توی صورت بادکنندگان ترکانده است.

ج) این بادکنک یک سوراخ دیگر هم داشته است که تا حالا یکی دستش را روی آن گذاشته بوده و اکنون که برداشته بادکنک شروع کرده به خالی شدن و دیگر فوت کردن بقیه هم فایده‌ای ندارد!

 

7- این فرض کجایش غلط است: آنها که می‌توانند قیمت سکه و ارز را در ده روز پایین بیاورند، می‌توانستند در 10 ماه بالا ببرند.

الف) اونجایش.

ب) نخیر! اینجایش!

 ج) ساکت بابا... همه جایش!

  • م.ر سیخونکچی

چرا در این انتخابات تقلب نشد!

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۱۶ ب.ظ | ۴ نظر

خوبید؟ خانواده چطورن؟ کوچولو بهتر شد؟ کلاً اوضاع چطوره؟! خدا رو شکر! حالا که به سلامتی همه چی خوبه و تیم ملی هم رفته جام جهانی بد نیست بنشینید و یک کم طنز بخوانید!

خب حالا وسط این همه سوژه ریز و درشت از کجا شروع کنیم؟ بد نیست از همین تقلب بزرگی که امسال انجام نشد آغاز کنیم. راستی چرا نظامی که به راحتی چندین میلیون رای را 4 سال پیش جابجا کرد امسال نتوانست از عهده جابجا کردن چند صد هزار رای ناقابل بر بیاید؟ حتما شما هم متوجه شده‌اید که برخی افراد و رسانه‌ها(بلکه‌م استوانه‌ها!) چطور خود را زده‌اند به آن راه و با خیال راحت دم از پیروزی چند دهم درصدی می‌زنند و از سلامت انتخابات می‌گویند و اصلا هم به روی خودشان نمی‌آورند که 4 سال قبل چطور دم از تقلب یازده میلیونی توسط همین دولت و همین شورای نگهبان می‌زدند!

در باره آن تقلب چند میلیونی و این سلامت چند دهم درصدی دلایل زیر را می‌توان برشمرد، البته با عرض احترام به همه عزیزان جنبش سبزکی!

 

1

اصولاً نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی انقدر به تقلب‌های بزرگ عادت دارد که دستش به این تقلب‌های هفت هشت دهم درصدی نمی‌رود! اصلا افت دارد برای نظامی که مثل آب خوردن 11 میلیون رای را جابجا می‌کند حالا بیاید دویست سیصد هزار رای را عوض کند. به همین خاطر در این انتخابات تقلب نشد!

 

2

در این انتخابات تقلب شد اما به نتیجه نرسید! یعنی نظام باز هم خودش را برای تقلب 11 میلیونی آماده کرده بود و این کار را هم انجام داد اما چون رأی های روحانی یازده میلیون و سیصد هزار تا بیشتر از 50 درصد بود، نهایتا باز هم سیصد هزار تا رای موند که موجب شد روحانی در همان دور اول رای بدهد. بنابر اخبار واصله به همین دلیل هم نهادهای امنیتی نظام مامور شدند برای انتخابات بعدی مهیای تقلب یازده میلیون و سیصد هزارتایی شوند تا مثل ایندفعه رکب نخورند!

 

3

در این انتخابات تقلب نشد چون اتفاقاتی افتاده بود که نظام احساس کرد اگر بیشتر از این تقلب شود، دیگر اوضاع خیلی خراب می‌شود. چه اتفاقی؟ (ابتدا یه صلوات شادی روح روشنفکرترین زن ایرانی بفرستید تا بعد!) اگر در انتخابات قبل رای ندادن مردم لرستان به دامادشان آبروی نظام را برد و متقلبان را رسوا کرد، در این انتخابات مردم خراسان به دو پسرشان رای ندادند و واقعا چه تقلبی از این بالاتر! این تقلب نه تنها بار دیگر نظریه «داماد لرستان-عروس آذربایجان» را اثبات کرد (یکبار دیگر یه صلوات شادی روح روشنفکرترین زن ایرانی بفرستید!) بلکه چون ایندفعه دو پسر از یک شهر رای نیاوردند، نه تنها در این انتخابات که حتی در انتخابات بعدی هم از همین الان تقلب شده رفته پی کارش!

به همین دلیل نظام که دید پنبه این انتخابات که هیچ، پنبه انتخابات بعدی هم زده شده دیگر بی‌خیال تقلب چند دهم درصدی شد و گذاشت روحانی رای بیاورد. بعله!

در همین رابطه جمعی از بانوان روشنفکر ایران با انشتار بیانیه‌ای از سرکار خانم محتشمی پور –همسر مصطفی تاجزاده- خواستند که با توجه به عدم در دسترس بودن زهرا رهنورد و علاقه‌مندی شخصی ایشان به حضور در رسانه‌ها، وی مسئولیت بنیاد نظریه «داماد لرستان-عروس آذربایجان» را بعهده گرفته و مراحل تکمیل این نظریه را دنبال کنند، مخصوصا که این نظریه دوران جدیدی به نام «پسران خراسان» هم وارد شده است!

 

4

اصلا این شد دلیل؟ کی گفته چون انتخابات سالم بوده پس توش تقلب نشده؟! اصلا مگه سالم بودن متضاد تقلب شدنه؟! مگه نمیشه هم انتخابات سالم باشه و کسی که رای آورده واقعا رای آورده باشه اما تو انتخابات تقلب هم شده باشه؟!

چطور چهار سال پیش ممکن بود که تو انتخابات هم مردم بخاطر پول و سیب زمینی و سهام عدالت و... گول بخورن و برن به احمدی‌نژاد رای بدن و هم اصلا نرفته باشن به احمدی‌نژاد رای بدن و نظام با تقلب رای‌های اون رو بیشتر اعلام کرده باشه! اما تو این انتخابات نمیشه هم تقلب شده باشه هم انتخابات سالم باشه؟!

بنابراین اصلا گول نخورید و در عین حال که از رای آوردن نامزد مورد نظر خوشحال هستید، در متقلب بودن سیستم انتخاباتی در ایران هم ذره‌ای شک نکنید. همینه که هست! خیلی هم گیر بدید اصلا میگم کی گفته یازده میلیون بیشتر از سیصد هزار رأیه ها! گفته باشم!

  • م.ر سیخونکچی