پارک نکن دیگه، همینو میخواستی؟!
- ۱ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۷
رضا عطاران بعد از اینکه گفت «برای خنداندن مردم حاضرم شلوارم را هم پایین بکشم» به دیدار محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق رفت. به نظر شما این دو اتفاق چه ارتباطی با هم دارند؟!
در همین راستا پیشنهاد میشود از سال بعد کنگره مرکزی حزب اعتدال و توسعه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر بصورت همزمان برگزار شود تا هم در هزینهها صرفهجویی شود و هم در عقده گشایی دوستان صرفه جویی صورت گیرد.
در این صورت احتمالاً گزارش رسانهها از آن اختتامیه-کنگره به شرح زیر خواهد بود:
مجری: خب... خیلی خوشحالم که در این جمع هنری سیاسی مجری گری میکنم. شما هم خوشحالید؟
جمعیت: ببععععله!
مجری: خودم میدونستم! اصلاً مگه میشه یه همچین دولتی سر کار باشه و ما خوشحال نباشیم؟ دولت از این خوشحالتر داریم؟ نه داریم؟ ملت... داریم؟
جمعیت: ننننخخخخیییر.
مجری: خب دیگه لوس بازی بسه! با از بین رفتن دولت قبلی، سیاست از سینما کلاً بیرون رفت و الان سینما اصلاً توسط مسئولان سیاسی مدیریت نمیشه. به همین دلیل خواهشمندم از رئیس گروه مشاوران حلقه استراتژیک معاون سیاسی ریاست جمهوری تا برای سخنرانی پشت تریبون قرار بگیرند.
رئیس گروه مشاوران حلقه استراتژیک معاون سیاسی ریاست جمهوری: بنده خیلی خوشحالم که در جمع شما هنر دوستانِ سیاستبیزار! صحبت میکنم. من در اینجا به همین جمله بسنده میکنم که سینما خیلی مهم است. همین. بیش از این چیزی ندارم که بگویم. همین هم از سرتان زیاد است. بروید حالش را ببرید مطربها!
مجری: چقدر آدم کولی بودند این آقای مسئول! آدم عشق میکند از این مسئولین هنر دوست هنر فهم هنر شناس! شما هم کیف میکنید ملت؟!
جمعیت : بببععععلللله!
مجری: باید هم کیف کنید. بعد از اون دولت نکبتی مگه جرأت دارید کیف نکنید؟! جرأت دارید ملت؟ اگر جرأت دارید بگید تا اسمتون رو بدم به یک آشنا که مشاور غیرامنیتی رئیس جمهور است!
جمعیت: نه... نداریم!
مجری: آفرین به شما هنرمندان که پیام 24 خرداد رو خیلی خوب دریافت کردید! اما در مورد جایزههای سینمایی. من اسامی بخش اول برگزیدگان رو پشت سر هم دیگه میخونم و خودشون سریع بیان بالا سیمرغشون رو از روی میز بردارن و برن پایین. هر کدوم هم قبل از پایین رفتن باید یه کنایهای چیزی به دولت قبل یا نظام بندازن. اگر هم کسی سیمرغش رو به رئیس جمهور تقدیم کنه که دو امتیاز مثبت داره و بیرون سالن باهاش نقداً حساب میشه. ولی کنایه رو فراموش نکنن. اصلاً مگه اختتامیه بدون کنایه میشه؟ میشه ملت؟ داریم؟
جمعیت؟ نه... نداریم!
مجری: آفرین به شما ملت فهیم که میدونید چی داریم و چی نداریم. خب به علت ضیق وقت و البته اهمیت هنر مجبوریم سیمرغ ها رو از همینجا پرت کنیم تو بغل برگزیدگان تا برسیم به اصل برنامه کاملاً هنری امشب. از آنجا که میدونید هنر خیلی چیز خوبیست در اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای شورای سیاستگذاری حزب اعتدال و توسعه هم رأی گیری خواهد شد. واجدین شرایط رأی گیری رأی های خودشون رو به گلدان ها بندازن.
راستی همین الان به من گفتن که یکی از کارگردان ها جای یکی از چهرههای سیاسی نشسته. با کمال احترام به ساحت هنر خدمت آن کارگردان عزیز عرض میکنم که پاشو مردک جلمبر بیسواد از جای خاصی تغذیه شو! پاشو ببینم! خجالت نمیکشی جای آقای (...) نشستی؟! پاشو یه لنگه پا وایسا ببینم! دستاتم بگیر بالا. یالّا!
جمعیت: یالّا... یالّا...
مجری: همین الان خبردار شدم که بخاطر این جسارت که ساحت هنر به ساحت سیاست کرد همه مسئولان سیاسی و دولتی جلسه را ترک کرده و 11 تا سخنرانی بعدی ما که قرار بود توسط اینها انجام شود رفته روی هوا. من هم در همینجا به نشانه اعتراض تریبون را ترک کرده و شما را به آقایی که آشنا هستند و اصلاً سوابق امنیتی نداشته و از بیخ فرهنگی هستند میسپارم. باشد که رستگار شوید!
همانطور که در عکس زیر میبینید اعضای مجمع روحانیون مبارز ضمن حضور در حرم امام با آرمان های امام راحل تجدید پیمان کردند. به همین راحتی! یعنی به همین راحتی که شما این یک جمله را خواندید اعضای مجمع روحانیون مبارز که محمد خاتمی و موسوی خوئینی ها تنها دو نفر از افتخارات آن جمع هستند، بیخیال همه گندکاریهایشان در فتنه 88 رفتند در حرم امام و تازه با آرمان های امام تجدید پیمان هم کردند. در برخی عکس ها حتی مشخص است که آنها به ضریح امام چنگ زده و مشغول نجوا کردن هستند. خبرنگار ما با نفوذ در آنها توانست برخی از جملاتی را که سه تن از آنها با امام نجوا کردند بشنود که در زیر میخوانید:
موسوی خوئینیها: سلام عرض می کنم حضرت امام. راستش حالا که پا داده بعد از چهار سال بیایم اینجا میخواستم خدمتتون عرض کنم که بالاخره دنیا عوض شده دیگه، خب من هم عوض شدم! گناه نکردم که، فقط عوض شدم! خواستم عرض کنم که شاید تو این چهار سال کلی پیش شما چوغولی ما رو کرده باشن اما خدا میدونه همهاش دروغه. من هنوز به آرمان شما پایبندم. فقط تو فتنه 88 یه نقش کوچولویی داشتم و مجمع هم فقط از مردم خواسته بود بریزن تو خیابون که خیلی اتفاقی تاریخ این درخواست با تاریخ قیام مسلحانه منافقین یکی شده بود! خدا وکیلی تقصیر ماست؟ منافقین نباید 30 خرداد قیام مسلحانه می کردن خب! به ما چه! حالا یه عده میان میگن که ما فتنه گر هستیم و مجمع کارنامهاش سیاهه. بابا چرا دروغ میگن آخه. مگر یه ذره آب به آسیاب دشمن ریختن و آشوب کردن کارنامه سفید ما رو سیاه میکنه؟! خلاصه الان هم اومدم چسبیدم به ضریح که در گوشی بگم یه وقت حرفای این آدما رو باور نکنید ها. ما به آرمان انقلاب پایبندیم، جون شما!
محمدعلی ابطحی: سلام امام جون، چطوری؟ راستش من خیلی حرف ندارم بزنم. یعنی من کلا حرف جدی بلد نیستم بزنم. معمولا بلدم جک بگم و عکس خندهدار بندازم تا ملت بخندن. وبلاگم رو که دیدید؟ راستش فقط یه سری حرف جدی تو عمرم زدم که اون هم تو اعترافاتم تو دادگاهم بعد از فتنه بوده. اونا رو هم که حتما خودتون شنیدید دیگه. خلاصه من نمیدونم چرا انقدر من رو جدی میگرن؟ شما هم خیلی من رو جدی نگیرید! بچهها گفتن بیا بریم حرم، من هم اومدم وگرنه من کجا، حرم شما کجا؟ من خیلی وقته این حرف ها رو ترک کردم. یعنی کلا مجمع روحانیون ترک کرده! خدا حافظ!
باتوجه به مشکلات اقتصادی دولت، و با توجهتر به اینکه سینما در دولت جدید باید تا دسته از سیاست جدا شود، قرار است از سالهای بعد گردهم آیی حزب اعتدال و توسعه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر بصورت همزمان و در یک ساعت و یک سالن واحد برگزار شود. با اینکار علاوه بر هزینهها، در عقده گشایی هم صرفه جویی شده و عقده گشاها فقط یکبار عقده گشایی میکنند!
دارن میرن مدرسه بچههای مهربون
مدرسه خیلی خوبه حتی تو برف و بارون
گلای خندون اگه مدرسه رو دوست دارین
فردا واسه مدرسه از خونه پول بیارین
اینو باید بدونین مدرسه پول نداره
چون که پولارو برده عمو پورشه سواره
بانک مهربون بهش یه وام گُنده داده
حالا عمو پورشهای پولش خیلی زیاده
عموی کله گُنده! چه خوب پورشه میرونی!
چه دنیای قشنگی! چه بانک مهربونی!
معلم واسه خونهش میخواد که وام بگیره
برای دوتا ضامن سه ماهه که اسیره
تو بازی بانک و وام، پورشه سوار برندهس
وام بدون ضامن واسه پولای گُندهس
هوای شهر آلودهس ماشینا درب و داغون
کاش بیاد از خارجه ماشین خیلی گرون
شلوغه کوچه هامون نمونده جای بازی
کارخونه مهربون چه خوب ماشین میسازی
دنیا رو پر کردی از گاز و کلاچ و دنده
جایی نذاشتی واسه گل و باغ وپرنده
ما گلای خندونیم جای هوای تازه
پر شده شهرمون از بانک و برج و مغازه
چهل تا دانشآموز تو یه کلاس میشینن
ماشینای با کلاس از پنجره میبینن
پاساژ و بانک و بازار، وزارت و اداره
پول همه جا هست فقط مدرسه پول نداره
اسماعیل امینی
شورای نظارت بر صدا و سیا به ضرغامی نامه نوشته و گفته که حق انتخاب مجری گفتگو با روسای قوا با صدا وسیماست نه روسای قوا. در همین راستا عرض شود که من اگر جای ضرغامی بودم در اولین گفتگوی تلویزیونی رییس جمهور، قاسم روانبخش رو بعنوان مجری جلوی وحانی مینشوندم! فکر کن... روانبخش و روحانی.... نه! فکر کن!