طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۲ مطلب با موضوع «شعر طنز» ثبت شده است

بیاید بریم قربون آدمایی...

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۵ ب.ظ | ۱ نظر

بیاید بریم قربون آدمایی
که آخر هفته میرن هاوایی

قربون هر کی که موهاش بلونده 
به جای کیهان خوراکش لومونده

هر کی که صبح بجای چای شیرین 
میخوره نون تست و موز و ساردین 

هر کی که جای مستراح تو خونه
داره توالت فرنگی یه دونه 

هر کی که صبح بجای سلام عامو
وقتی میبیندت میگه هاو آر یو

هر کسی که تو فضای مجازی 
مشغول بحث علمیه با نازی! 

پنجشنبه شبها کلاس آز داره
حیف که منیژه یه کمی ناز داره! 

صبحای جمعه واسه حل تمرین
یا فریبا میره به پیست دیزین! 

قربون برج سازای دولا پهنا
وارد کننده های اهل معنا!

تولید کننده های پارتی رانتی
همه مدیرای یقه سه سانتی!

سردارای صاحب آقازاده
جوونای خوشگل با اراده! 

که با تلاش و کوشش اضافه
پول درآوردن خریدن سانتافه!

قربون بچه های استوونه
پادشاهای این دوره زمونه 

همون که تو عکسا پیداس دندونش 
ده میلیارده وثیقه زندونش

آره عزیز من اینا عزیزن 
تو این زمونه قرتیا عزیزن

این روزا روز فوکل و کلیپسه
گذشته وقت ساسون و پلیسه

دوره آیفون و گلکسی نوته
دوره تیپ زدن با شورت و کته

دوره دور دوره شبا تو جردن
از زور پرخوری تو کافه مردن

دوره اسکار و کن و لوکارنو 
رو فرش قرمز راه رفتن با مایو 

دوره صلح و آشتی و روبوسی 
دوره موضع گیری سینوسی 

وقت تساهله ببم جان بفهم
حسن اقا هوله ببم جان بفهم! 

دوره بستن با خود کدخدا 
یه بار با کنگره، باراک هم جدا 

دوره رید... به خطوط قرمز 
دوره لاس زدن با توت قرمز 

خلاصه وقت اعتماد سازیه 
دوره لوزان و ژنو بازیه

تو این زمونه اون کسی برنده س 
که عاقله نه اینکه مثل بنده س 

عاقله مثل آدمای ساکت 
میشینه یه گوشه شبیه ماکت 

اگر نماینده مجلس باشه
عمرا اگر یه لحظه از جاش پا شه 

عمرا اگر که اعتراضی کنه
با صندلی سبزش بازی کنه

خلاصه توی سال انتخابات
حتی اگر که فحش دادن به بابات 

اگر نماینده مجلس هستی
باید براش کف بزنی دو دستی!

هرچی نباشه تبلیغات پول میخواد 
برا ستاد آدم شاسکول میخواد

باید دم این و اونو ببینی
بری تو ختم این و اون بشینی

خدایی توی این همه درگیری
مرض داری با هسته ای ور بری؟!

با دولت فخیمه در بیفتی
 یهو تو مستراح دمر بیفتی

خر نشی نطق قبل دستور کنی 
ستاره اقبالتو کور کنی 

بزار به خیر بگذره اقا امسال
گور بابای هسته ای... بی خیال

  • م.ر سیخونکچی

مرا امید هدیه، صله، سپاسی نیست

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۱۳ ب.ظ | ۵ نظر

من شاعر نیستم، من طنز نویسم!

اما

با اجازه از محضر جناب فاضل نظری


«رسیده‌ام به خدایی که اقتباسی نیست

شریعتی که در آن حکم‌ها قیاسی نیست»


و با گذر ز ریاضی یک و معارف دو

به واحدی که دو سه ترم لنگ پاسی نیست


خدا رو شکر که در زندگی نماندم لنگ

اگرچه زندگی بنده چیز آسی نیست


اگر که شهر پر از حوری و پری بشود

عزب گناه ندارد گرش حواسی نیست!


هزار مرتبه شکر خدا رئیس جمهور

کلید دارد و در فکر تیغ و داسی نیست


وگرنه مشهدی عباس هم عوض می‌شد

اگرچه بنده خدا هیچ هم سیاسی نیست


همین که فحش به شعرم نداده‌ای کافی‌ست

مرا امید هدیه، صله، سپاسی نیست

 

  • م.ر سیخونکچی