کچل مغزپستهای که میگن من هستم!
گفتگو با یک جنبش سبزهای پیشرو
جنبش در آستانه اتمام ۵ سالگی خود پروژهای را عملیاتی کرد که نشان میداد گذشت زمان هیچ خللی در بیشمار بودن این جنبش ایجاد نکرده است. اعضای این جنبش در عملیاتی هماهنگ و با حضور حداقل ۱۷ نفر، شاهد کچل شدن اعضا بود. اعضای این جنبش برای همدردی با زندانیان سیاسی و فتنهگر و منافقین و... سرهای خود را تراشیدند. در همین راستا ما با کلی بدبختی بالاخره یکی از این بیشمارها را پیدا کرده و از او راز توفیق جنبش را پرسیدم. گفتگوی ما با او را در زیر میخوانید:
خبرنگار: سلام. در ابتدا خودتون رو معرفی بفرمایید.
بنده کچل مغز پستهای هستم.
خبرنگار: ممنون از این معرفی مختصر و مفید. لطفا قصدتان از کچل کردن سرتان را بفرمایید.
کچل مغز پستهای: بله. راستش بنده و دوستانم که جمعاً ۱۷ نفر شده و یک جمعیت بیشمار را تشکیل دادهایم برای نشان دادن همدردی خود با زندانیان این کار را انجام دادیم.
خبرنگار: برنامههای بعدیتان چیست؟
کچل مغز پستهای: بنده و دوستانم بیصبرانه منتظریم که شایعه برهنه کردن زندانیان هم به بیرون درز کنه تا با کمال میل برای همدردی برهنه بشیم! حدس میزنیم در این صورت اقبال هم به جنبش سبز بیشتر بشه و بتونیم رکورد ۳۰ نفر بیشمار رو جابجا کنیم!
خبرنگار: موفق باشید! اما کمی هم از گذشته خود بگویید. برای رسیدن به این طرح کچلی چه مسیری را طی کردید.
کچل مغز پستهای: اتفاقا جپیش خوب کسی آمدید چون من از ابتدا در همه طرحها حضور داشتم و واقعا اینطوری نبوده که در اولین قدم کچل بشیم! مامسیر طولانی رو طی کردیم تا به بلوغ لازم برای کچل شدن رسیدیم.
خبرنگار: عجب!
کچل مغز پستهای: بله! ببینید ما طرحهایی مثل راهپیمایی سکوت رو داشتیم که در نوع خودش یک شکست تمام عیار بود و اگرچه مفتضح شدیم اما تونستیم باعث خنده خلق الله بشیم و از قدیم هم گفتن که همین کارهای خوب و شاد کردن مردمه که واسه آدم میمونه!
خبرنگار: دیگه چی؟
کچل مغز پستهای: ما طرحهایی مثل کثیف کاری در زمان برگزاری اجلاس کشورهای عضو عدم تعهد رو هم داشتیم.
خبرنگار: خب، اون چی شد؟
کچل مغز پستهای: ما تا تونستیم گند زدیم. یعنی با توجه به اینکه اساسا تخصص خاصی در گند زدن داریم، سعی کردیم با بیشترین ظرفیت گند بزنیم که البتهدر این طرح هم به نتایج دلخواه نرسیدیم.
خبرنگار: وا! چرا؟
کچل مغز پستهای: چی بگم؟ بخاطر اینکه اکثر اعضای جنبش، جنبش رو مثل خیار به سواحل شمالی فروختند و ترجیه دادند بجای تلاش در راستای آرمانهای جنبش، از تعطیلات استفاده کنند وبرن کنار دریا بجنبونن!
خبرنگار: اوهوم! دیگه چه طرحهایی داشتید؟
کچل مغز پستهای: آرمانیترین طرح ما زدن همزمان اتوها به برق برای رفتن برق جمهوری اسلامی بود!
خبرنگار: یعنی جدا شما اتوهایتان را به برق زدید که برق جمهوری اسلامی بره و نظام سرنگون بشه؟!
کچل مغز پستهای: بله، دقیقاً!
خبرنگار: پیروز باشید!
کچل مغز پستهای: قربون شما! البته این طرح هم جواب نداد!
خبرنگار: آخه چرا؟ حیف نبود طرح به این خوبی؟!
کچل مغز پستهای: والا خودمونم نمیدونیم چرا اینطوری شد. روی کاغذ باید جواب میداد. آخه مگه جمهوریاسلامی چقدر برق داره که ما هرچی اتو زدیم به پریز، برقای نظام تموم نشد؟!
خبرنگار: شاید جنس اتوها خوب نبوده!
کچل مغز پستهای: شاید!
خبرنگار: بگذریم! طرح دیگهای هم بود؟
کچل مغز پستهای: بله، البته یه سری طرحها هم بود که به مرحله اجرا نرسید.
خبرنگار: چرا؟
کچل مغز پستهای: چون بودار بود!
خبرنگار: خاک عالم! مگه چی بود؟
کچل مغز پستهای: بودار بود دیگه!
خبرنگار: خب بودار یعنی چی؟
کچل مغز پستهای: ببینید ما در راستای همون زدن اتوها به پریز، تصمیم گرفتیم که همگی بصورت هزمان بریم دستشویی و بعد از باز کردن شیر آب، در ساعتی مشخصی و همزمان، با انگشت جلوی شلنگ آب رو بگیریم تا یکباره آب در لولهها جمع شده و فشار آب بزنه سدها رو بترکونه و نظام رو آب ببره! خب اون دستشویی بوداره دیگه!
خبرنگار: عجب! پس به واقع باید شما رو یک کچل مغز پستهای تمام عیار دونست.
کچل مغز پستهای: بله... من یک کچل دوست داشتنی هستم!
- ۹۳/۰۲/۱۰
بیان براندازی کنن تموم شه بره پی کارش دیگه.
خفمون کردن با این حرکات زیر پوستی