در کمال عدالتِ ورزشی - پاداشی!
شرح یکی از جلسات «کمیته تقسیم پاداش و جوایز ورزشی»
*
اینکه چنین چیزی در دستگاه ورزش کشور وجود دارد یا نه نمیدانم. اما اگر «کمیته تقسیم پاداش و جوایز ورزشی» وجود خارجی داشته باشد، احتمالاً شرح حداقل یکی از جلسات آن اینچنین خواهد بود:
رییس کمیته: آقای منشی لطفاً دستور جلسه امروز رو قرائت کنید.
منشی جلسه: بله قربان... عرض کنم که تعیین پاداش بازیکنان و کادر تیم ملی فوتبال اولین دستور این جلسه است.
عضو یک: با اینکه تیم ملی از جام جهانی با یک امتیاز حذف شد اما فکر میکنم نمایش قابل قبولی داشتیم، باید به شکل ارزندهای از بازیکنان تقدیر بشه.
عضو شماره دو: بله... مخصوصا که چیزی هم از ارزشهای ما کم نشد!
رییس کمیته: بله، دوستان پیشنهادهاشون رو بدن.
منشی جلسه: پیشنهاد اول رو کی میده؟
عضو شماره دو: من میگم به هر کدام از بازیکنان یه پورشه بدیم!
عضو شماره سه: نه بابا... ماشین گرون قیمت دیگه خز شده، پارسال دیگه تو لیگ برتر هم بصورت اشانتیون قرارداد ماشین دادن!
عضو شماره یک: درسته، باید شأن کمیته رو حفظ کنیم!
عضو شماره دو: آپارتمان چطوره، یه آپارتمان تو کیش مثلا؟
رییس کمیته: این بهتر شد.
عضو شماره سه: من موافقم اما فکر میکنم کمه... دوستان توجه داشته باشن که چیزی از ارزشهای ما کم نشده!
عضو شماره یک: یه ویلا تو شمال هم بدیم!
رییس کمیته: موافقم.
منشی جلسه: همه موافقید؟
همه اعضا: موافقیم.
منشی جلسه: آقای رییس، نمایندههای سه چهارتا شرکت خودروسازی هم اومدن پشت در عاجزانه التماس میکنن که یه ماشین هم از طرف اونا بدیم!
عضو شماره یک: من مخالفم... این ماشینای در پیت در شان ما و فوتبالیستهای عزیزمون نیست، حتی در این حد که بخوایم بهش فکر کنیم.
عضو شماره دو: بله... اونم درست وقتی که چیزی از ارزشهای ما کم نشده!
عضو شماره سه: میگم بیاید بعنوان اشانتیون برای بچههای فوتبالیستها، قبول کنیم!
رییس کمیته: این خوبه... بگید برای بچههای زیر 5 سال فوتبالیستها قبول میکنیم.
منشی جلسه: بله.. بهشون میگم.
عضو شماره سه: من میگم از یکی از بچهها هم بصورت ویژه تقدیر کنیم. یکی از بچهها سه تا سانتر خوب داشت.
رییس کمیته: خوبه... سانتری ده میلیون تومن، سی میلیون تومن بدید بهش.
عضو شماره دو: دو سه تا از بچهها هم چند بار جلوی شوتها جاخالی نداد که حسابی باارزش بود!
رییس جلسه: به اونا هم بابت هر جاخالی ندادن، 5 میلیون بدید!
منشی جلسه: دستور جلسه بعدی تعیین پاداش برای تیم ملی والیبال هست که در لیگ جهانی خوش درخشیده.
عضو شماره یک: آقا این چه طرز دستور جلسه خوندنه؟ چرا جانبداری میکنید؟ خوش درخشیدن یعنی چی؟!
عضو شماره دو: بله... مخصوصاً که هنوز چیزی هم به ارزشهای ما افزوده نشده، کو تا قهرمان جهان بشن!
منشی جلسه: من متن توی برگه رو خوندم، تقصیری ندارم!
عضو شماره سه: میگم حالا میخواید یه چیزی بدیم بهشون؟!
رییس کمیته: آره... حالا چی بدیم؟
عضو شماره سه: من میگم به هر کدومشون نفری یه پراید بدیم!
عضو شماره دو: چیه خبره آقا... حالا برزیل رو بردن فکر کردن چه خبره؟!
رییس کمیته: حالا بحث نکنید دوستان... یه چیزی بدید بریم سراغ بقیه تیم ها.
عضو شماره یک: حواله خرید قسطی پراید به نظر من مناسبه!
عضو شماره دو: با اینکه فکر میکنم زیاده اما حرفی ندارم!
رییس کمیته: تصویب شد.
منشی جلسه: دستور بعدی، قهرمانی تیم فوتبال ساحلی در مسابقات بین قارهای هستش.
عضو شماره دو: کسی خبری از تاثیر این برد بر ارزشها نداره؟!
عضو شماره یک: من میگم به هر کدوم یه دست کتونی آدیداس اصل بدیم!
منشی جلسه: جسارته من دخالت میکنم ها... اما فوتبال ساحلی رو پابرهنه بازی میکنن!
عضو شماره سه: پس همون کتونی هم لازم نیست!
عضو شماره یک: هیچی که نمیشه... یه کرم ضد آفتاب بدیم... تو ساحل معمولا آفتابه، ما که میریم دریا همیشه میسوزیم!
رییس کمیته: تصویب شد.
منشی جلسه: تیم ملی دوچرخه سواری هم موفقیتهای خوبی داشته.
رییس کمیتع: چون وقت نیست من یه پیشنهادی میدم دوستان تصویب کنن بریم پی کارمون.
همه اعضا: بفرمایید.
رییس کمیته: به هر کدوم کارت یکساله مترو بدیم انقدر با دوچرخه اینور و اونور نرن!
منشی جلسه: تصویب شد. دیگه بحثی نیست. فقط تو خبرها اومده بود که یکی از قهرمانان ملی مون به فلافل فروشی افتاده و با چرخ دستی فلافل میفروشه، به اون هم یه چیزی بدیم انقدر مجبور نباشه سرپا وایسه.
رییس کمیته: جدی میگی؟ یعنی سرپا وای میسه پای چرخ، فلافل میفروشه؟
منشی جلسه: بله قربان.
رییس کمیته: این قابل قبول نیست... یه قهرمان ملی صبح تا شب سرپا وایسه فلافل بفروشه؟ پس ما چی کاره ایم؟
همه اعضا: نچ نچ نچ... آخ آخ آخ...
رییس کمیته: آقای منشی.. بنویسید بدون نوبت و با الویت، به ایشون یه صندلی مرغوب بدن که دیگه وای نسته! بتونه بصورت نشسته فلافل بفروشه!
- ۹۳/۰۴/۰۸