طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

گفتگو با یک آقازاده بعد از اولین جلسه دادگاه!

م.ر سیخونکچی | شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۷ ب.ظ | ۸ نظر

این متن یک طنز قدیمی است که برخی تغییرات جزئی دادم تا برای این روزها مناسب سازی شود! از خالی ماندن وبلاگ که بهتر است!




آی جماعت فضولی هستن این خبرنگارا... آی فضولن! طرف هنوز خستگی دادگاه از تنش در نیومده پریدن جلو که آقا بیا به سوالای ما خبر بده که چه خبر بود و... . در ادامه گفتگوی یکی از خبرنگارا با یک متهم پیش پا افتاده رو که همین چند روز پیش بالاخره دادگاهش برگزار شد، می‌خوانید. «خ» مخفف خبرنگار و «م.ه.د.ی» مخفف یک موجود خیالی است!


 خ: ضمن عرض خسته نباشید و آرزوی اقامتی خوش در کشور باستانی ایران، خودتان را معرفی کنید.

م.ه.د.ی: درست صحبت کن...

 خ: بله... ببخشید... لطفا در صورت صلاحدید خودتان را معرفی بفرمایید.

م.ه.د.ی: بنده پسر بابام هستم.

 خ: دقیقتر معرفی بفرمایید.

م.ه.د.ی: بنده پسر دوم بابام هستم.

 خ: عرض کردم خودتان را معرفی کنید نه پدرتان را.

م.ه.د.ی: اگر پدرم را معرفی کنم بیشتر به روند دادگاه و روشن شدن افکار عمومی کمک میکند!

 خ: چرا تا این مدت خودتان را به دادگاه معرفی نکردید؟

م.ه.د.ی: نکِشید.

 خ: چی؟

م.ه.د.ی: عشقم.

 خ: خب چرا حالا معرفی کردید؟

م.ه.د.ی: چون کشید.

 خ: عشقتان؟

م.ه.د.ی: نه، دستگاه قضایی. به زور مرا کشید تا اینجا! البته فشار دانشجویان و طلاب هم بی تاثیر نبود که به وقتش در خدمتشان خواهم بود!

 خ: آیا از اتهاماتتان آگاهی دارید؟

م.ه.د.ی: زیاد است، کدومشون رو میگی؟

 خ: یکی یکی شروع کنیم. قضیه استات اویل...

م.ه.د.ی: اونکه قضیه‌اش رو حل کردیم.

 خ: قضیهاش چی بود؟

م.ه.د.ی: یه نفر رشوه داده بود که به سزای اعمالش رسید و توسط دولت بلژیک تنبیه شد.

 خ: به کی رشوه داده بود؟

م.ه.د.ی: اون دیگه مهم نیست. مهم اینه که اون بابا تنبیه بشه و دیگه رشوه نده چون تا کسی نباشه که رشوه بده دیگه رشوه گیری هم به وجود نمیاد!

 خ: ولی میگن مثل اینکه شما اونی بودی که...

م.ه.د.ی: اذیت کنی بابام رو صدا میکنم ها...

 خ: انتظار از شما اینکه برای افکار عمومی ارزش قائل بشید و به سوالات نماینده اونا که ما خبرنگارا هستیم احترام بذارید...

م.ه.د.ی: بابا...

 خ: خوب اگر دوست نداری جواب نده. ظاهرا شما پولشویی هم انجام میدادید.

م.ه.د.ی: مگه نظافت بَده. تو قرآن داریم که النضافط من العیمان!

 خ: ولی اون پولها که مال شما نبوده.

م.ه.د.ی: تو قران نگفته که فقط نظافت اموال خود آدم جزو ایمانه، گفته؟

 خ: ظاهراً اون پولها موقع شستن هم کمی آب میرفته.

م.ه.د.ی: اون رو دیگه باید از رئیس بانک مرکزی  بپرسید که پول بیکیفیت چاپ میکنه!

 خ: این وسط نقش شما چیه؟

م.ه.د.ی: بابا...

 خ:خب، آروم باشید. اون پولها رو که میشستید چی کار میکردید؟

م.ه.د.ی: پهن میکردیم تا خشک بشه.

 خ: کجا؟

م.ه.د.ی: روی بند. بعضی از افراد فرهنگی -که سابقه وزارت هم داشتند- بودند که شلوارشون روی چند تا بند خشک میشد. ما هم می‌انداختیم تا کنار اونها خشک بشه.

 خ: در اغتشاشات بعد از انتخابات چه کار میکردید؟

م.ه.د.ی: ما فقط نظاره میکردیم.

 خ: فقط؟

م.ه.د.ی: گاهی هم برای اینکه خوب ببینیم مجبور بودیم از نزدیک نظاره کنیم.

 خ: فقط؟

م.ه.د.ی: بعضی وقتها هم چون نمیتونستیم در آن واحد چند جا ساندویچ بخوریم، تعدادی رو میفرستادیم تا در صورت نیاز بعضی چیزها رو ببینند و بیایند برای ما تعریف کنیم.

 خ: فقط؟

م.ه.د.ی: گاهی اوقات اون چیزهایی که باید اونها تعریف میکردند اتفاق نمیافتاد، بنابراین اول اونها رو انجام میدادند تا وقتی برای ما تعریف میکنند خدایی نکرده دروغ نگفته باشند!

 خ: فقط؟

م.ه.د.ی: بابا...

 خ: در مورد سایت جمهوریت چه مطلبی دارید که بفرمایید.

م.ه.د.ی: اولاً به اون حمزه کرمی بگید که من . دهنش رو..

 خ: مودب باشید لطفاً.

م.ه.د.ی: اولاً که بنده خودم معیار ادبم. دوماً که آقا نه و آقازاده.

 خ: چه فرقی میکنه؟

م.ه.د.ی: خیلی فرق میکنه. چون خیلی کارها از آقایون بر نمیاد ولی از آقا زاده ها بر میاد!

 خ: مثلِ؟

م.ه.د.ی: مثل ساندویچ خوردن تو میدون هفت تیر وسط اغتشاشات!

 خ: برگردیم به همون موضوع دهن حمزه کرمی... ببخشید... موضوع سایت جمهوریت.

م.ه.د.ی: بله. ما در آنجا اطلاع رسانی میکردیم.

 خ: ولی میگن مثل اینکه شما اونجا به نظام تهمت و افترا میزدید و تخریبش میکردید.

م.ه.د.ی: کی میگه؟

 خ: برای حفظ دهنشون نمیتونم اسم ببرم!

م.ه.د.ی: به هر حال دروغه.

 خ: مدرکی هم دارید؟

م.ه.د.ی: بابا...

 خ: ممنون که لطف کردید و به سوالات من پاسخ دادید.

م.ه.د.ی: برو که حسابی خسته هستم. نمیذارن خستگی دادگاه از تن آدم بیرون بره!

 

  • م.ر سیخونکچی

نظرات  (۸)

بــــابـــــــــا ! :)
خیلی خوب بود! مرســـــی
  • محمد حسین (همون قدیمیه)
  • سلام
    همینه دیگه نظر دهنده ای مثل من رو ازدست دادی!
    وبلاگت خالی میمونه :-)

    ما چیزی نمیگیم دلیل نمیشه که خوشمون نمیاد!
    از بس ریسه می‌ریم؛ شل می‌شیم، نمی‌تونیم تایپ کنیم!

    الانم چند ساعت بعد از خوندنه؛ به خودم مسلطم!!

    سیخونک عالی؛ جیز!
    پاسخ:
    من هم اگر پاسخی به نظرات نمیدم دلیل نمیشه که بی توجهم یا مغرور
    شرمندگی نمیذاره!
    یا علی
    ای بگم خدا چه کار کنه این (بــــابـــــــــا...!) رو که هر چی میکشیم از دست اونه!
    فقط دعا میکنم قوه ی قضائیه از این پرونده سربلند بیرون بیاد ، هر چند خیلی سخته و بعید به نظر میرسه!
    فکر می کنید جرمش از مه آفرید سبکتره ؟!!!!!!!!!

    اگر از من نظر میخواهید، من میگویم من فکر میکنم شما اگر با دیگران یک تبادل لینک مختصری منعقد بفرمایید

    این وبلاگ شور و حال بیشتری را به خودش میبیند.

     

    در این شکی نیست که بین شما و تبادل لینک

    رابطه ای وجود ندارد ولی یکمش که دیگر به خدا

    خطری به اون صورت ندارد!

    این مطالب قشنگ وقتی بیننده اش کم است اصولآ و فروعآ به چه دردی میخورد؟(جسارت نباشد)

    پاسخ:
    سلام
    ممنون
    اهلش نیستم

    با سلام و خدا قوت مطلب شما به عنوان بهترین های وبلاگی انتخاب شد و در قسمت "گلدون وبلاگی" سایت حرف تو با آدرس:

    http://harfeto.ir/?q=node/31720

    و در سایت دانا با آدرس:

    http://www.dana.ir/News/125849.html

    منتشر شد
    خواهشمندیم مطالب تولیدی خود را به سایت حرف تو ارسال نمائید .

    مسابقه پوستر و کاریکاتوربا موضوع "آسیب های ماهواره"

     

    سایت "حرف تو" در نظر دارد مسابقه ای را با موضوع مضرات و آسیب های ماهواره برگزار نماید.

    محورهای مسابقه:

    نقش ماهواره در تضعیف بنیان خانواده

    نقش ماهواره بر سبک زندگی

    نقش ماهواره در مدیریت زمان

    نقش ماهواره در ترویج فرهنگ غربی

    نقش ماهواره در تضعیف حیا و عفت

    راهکارهای مقابله با ماهواره

    نقش ماهواره در تربیت کودکان

    از تمامی هنرمندان در خواست میشود تا آثار خود را در قالب پوستر و کاریکاتور به ایمیل harfeto@mihanmail.irارسال نمایند.

    جوایز: به 5 اثر برتر هر کدام 1,000,000 ریال اهدا خواهد شد.

    http://harfeto.ir/?q=node/31311

    گفت بابا ناگهان در این دلم آشوب شد
    من گمانم این یکی پرونده هم سرکوب شد.
    عالی بود جناب سیخونکچی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی