طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

رسوا شدم! رهنورد من رو ببخش...

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۱ ق.ظ | ۰ نظر
مردم نجف آباد داماد خودشان را رها نکردند بروند کتاب یکی دیگر را بخرند!
خدایا توبه!
بعد از 5 سال، بالاخره تقاص مسخره کردن تءوری دامادلرستان زهرا رهنورد و طنز نوشتن درباره اون رو دادم. بالاخره آهش گرفت و رسوا شدم. طبق گزارش پرفروشهای فارس در هفته گذشته، کتاب آقازاده عزیز من در کتابفروشی موسسه شهید کاظمی نجف آباد پرفروش بوده.
از اونجا که من بارها گفته ام پدر خانمم نجف آبادیه و من داماد نجف آباد هستم، طبیعیه که مردم نجف آباد داماد خودشون رو رها نکنن برن کتاب یکی دیگه رو بخرن!
شما رو نمیدونم ولی این اتفاق لااقل به من ثابت کرد که زهرا رهنورد واقعا روشنفکرترین زن ایرانه و تو اون قضیه داماد لرستان زر بیخود نزده و خیلی هم زر باخودی زده!
خدایا توبه...


  • م.ر سیخونکچی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی