طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۳۹ مطلب با موضوع «اقتصاد» ثبت شده است

سیگار گران نمی‌شود، تورم هم که صفر است!

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۲۵ ب.ظ | ۲ نظر

آدم اشک در چشمانش حلقه می‌زند. در همین روزهایی که ما مشغول خرید شب عید هستیم و با توجه به خبر رییس جمهور درباره «صفر» شدن تورم در بهمن ماه، داریم چشم بازار را در می‌آوریم و وانت وانت آجیل و لباس و میوه و گوشت و... می‌خریم و می‍‌بریم منزل، نمایندگان ما در خانه ملت شب و روز ندارند. بزرگترین دغدغه ذهنی ما این روزها این است که اینهمه خرید شب عید را که با توجه به تورم «صفر» خریده‌ایم کجا جا بدهیم، اما نمایندگان مجلس دارند با دوراندیشی به افقهای دوردست اقتصاد کشور چشم می‌دوزند و با دقتی عجیب دارند بودجه سال بعد را تصویب می‌کنند. بعد هم چیزهایی تصویب می‌کنند که آدم می‌خواهد همین الان دربست بگیرد و برود بهارستان و جلوی مجلس از خوشحالی در پوست خودش نگنجد!

 
شما هم این خبر را بخوانید و بعد ببینید نگنجیدن ندارد! نه خدا وکیلی ببینید نگنجیدن دارد یا ندارد دیگر: «نمایندگان مجلس با افزایش ۱۰ ریالی قیمت هر نخ سیگار مخالفت کردند. دولت نیز مخالف این افزایش بود.»
 
تورم که صفر شده بود، مرغ هم اصلا هشت هزار تومان نشده بود، حالا هم که نگرانی‌مان از بابت افزایش ده ریالی هر نخ سیگار رفع شده است، با اینهمه خوشبختی اگر خودمان را از هشت نقطه آتش بزنیم حق داریم یا نه؟
 
البته تکلیف دولت که روشن شده بود و با سخنان یکی از اعضای کابینه درباره قلیان و متعلقاتش مشخص شده بود چرا دولت با افزایش یک ریالی قیمت هر نخ سیگار مخالف است. فقط می‌ماند مجلس که ممکن است برای نمایندگان حرف در بیاورند. مثلا ممکن است یک عده فکر کنند که نمایند‌ها خودشان دستشان توی کار است و خلاصه پاکت پاکت...!
یا اینکه فکر کنند مثلا این نماینده‌ها بیشترین رایشان را از سیگاری‌ها گرفته‌اند. یا اصلا شاید یک عده آدم اراجیف‌گو بیایند بگویند که آقا این نماینده‌ها و دولتی‌ها شبها بجای نان، مثلا سر سفره‌شان سیگار هست و املت را با سیگار می‌خورند! اراجیف‌گو هستند دیگر، هیچ چیز از آنها عجیب نیست! حتی ممکن است یک عده اراجیف‌گوی ماشین حساب به دست بیایند بگویند یک نفر سیگاری اگر روزی سی نخ هم سیگار بکشد این عدم افزایش قیمت ماهی کمتر از هزار تومان به نفعش خواهد بود، اما همین آدم اگر بخواهد ماهی سه بار نیم کیلو پای مرغ بخرد و سوپ درست کند، افزایش قیمت مرغ بیشتر از هزار تومان توی پاچه‌اش خواهد کرد! همین است دیگر؛ وقتی همینطور ماشین حساب ریخته زیر دست و پای مردم باید هم شاهد چنین اراجیف‌هایی باشیم!
 
حالا دیگر نمی‌دانند که بابا جان! وقتی تورم صفر شده است! وقتی با این روند نزولی تورم احتمالا تا چند ماه بعد تورم منفی می‌شود و مردم صبح صبح می‌توانند بروند دم درِ بانک مرکزی و یک چیزی دستی بگیرند! وقتی الان میروی بازار میگوید مرغ هشت هزار تومان، دو ساعت بعد میروی می‌گوید هفت هزار و پانصد تومان، سه ساعت بعد میروی میگوید، شش هزار تومان و احتمالا فردا خود مرغ‌فروش می‌آید دم درِ خانه‌تان و زنگ را می‌زند و چهار تا مرغ پاک شده را مفتی و با التماس تقدیم می‌کند و می‌رود! وقتی تورم صفر چنین کاری با مملکت کرده است، خب حالا دیگر وقت ثابت سازی قیمت سیگار است دیگر. اصلاً خود این عدم افزایش ۱۰ ریالی قیمت هر نخ سیگار ثابت می‌کند که تورم صفر شده است! من و شما هم غلط میکنیم فکر کنیم تورم به افزایش قیمت نان و مرغ و میوه و... ربط دارد.  تورم به سیگار و دود ربط دارد... ای جوووووون!
 
- دربست بهارستان... هشت تومن!
 
  • م.ر سیخونکچی

عیبی نداره، ماهی یه موز کمتر!

م.ر سیخونکچی | چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۰ ق.ظ | ۱ نظر

یک عضو کمسیون اجتماعی مجلس گفته حداقل حقوق کارگران برای اینکه معیشتشون تامین بشه باید یک میلیون و 631 هزار تومان باشه. در خبر است که یک کارگر بعد از شنیدن این حرف، بعد از تقدیر و تشکر از ماشین حساب دقیق این نماینده محلس، گفته حالا هزار تومن که چیزی نیست، شما همون یک میلیون و 630 هزار تومان رو بدید، فوقش ما به زن و بچه‌مون میگیم ماهی یه موز کمتر بخورن!

  • م.ر سیخونکچی

درباره قابلیتهای عجیب بنزین وارداتی!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ | ۲ نظر

با وزیدن باد و باریدن باران، هوای تهران سالم شد. به همین مناسبت برخی مسئولان مربوطه با حضور در یک برنامه تلویزیونی فرضی از فرصت استفاده کرده و کلی حرف زدند، از جمله:

 مجری: سلام آقای مسئول، الحمد لله امروز هوای تهران بعد از مدتها از حالت ناسالم خارج شد.

 مسئول: بله... همانطور که پیش بینی می‌شد خارج کردن بنزین تولید داخل و واردات بنزین توانست تاثیر خودش رو بر محیط زیست بگذارد و هوا را سالم کند.

 مجری: بله، ولی به نظر شما این قضیه ربطی به باد و باران اخیر ندارد.

 مسئول: ببینید! این بنزین وارداتی ما برای اینکه به خوبی اثر کند نیاز به باد و باران دارد! این نشانه بی کیفیتی آن نیست، بلکه به این دلیل است که ترکیبات این بنزین جوری است که فقط در روزهایی که باد یا باران بیاید، می‌تواند هوا را صاف کند! البته همه‌اش هم بخاطر ترکیباتش نیست ها! این بنزینی که ما وارد کردیم خیلی به کار جمعی معتقد است و دوست ندارد همه مشکل آلودگی هوا را به تنهایی حل کند!

 مجری: یعنی اینکه در بقیه روزها هوا کثیف است ربطی به بنزین ندارد؟

 مسئول: نه که ندارد. به هوا ربط دارد!

 مجری: عجب! این قابلیت بنزین وارداتی شما خیلی عجیب است! این بنزین دیگر چه قابلیتی دارد؟

 مسئول: شاید باور نکنید اما این بنزین وارداتی این قابلیت را دارد که حتی روی زندگی خانوادگی مردم هم تاثیر می‌گذارد!
 مجری: تو رو خدا! یعنی چطوری یعنی؟!

 مسئول: ببینید این بنزین وارداتی این خصوصیت را دارد که وضع مالی خانواده‌ها را بهبود می‌بخشد و طبیعتا باعث تحکیم روابط خانوادگی میشود! فقط کافی است مادر خانواده از کیفیت آن تعریف کند تا یکدفعه وضع مالی پدر خانواده توپ شود!

 مجری: این فرمایش شما نمونه‌ای هم دارد؟

 مسئول: بله... لااقل یک خانواده دیده شده است که وقتی مادر خانواده قربان صدقه بنزین وارداتی رفته و به بنزین تولید داخل بد و بیراه گفته است، ناگهان وضع پدر خانواده یعنی شوهر او خوب شده است!!!

 مجری: همین کار کافی است.

 مسئول: باید کافی باشد اما برای محکم کاری خوب است مادر خانواده کمی هم نسبت به محیط زیست حساس باشد و به آن اهمیت بدهد!

 مجری: خیلی جالبه... بگذریم. متاسفانه اخیراً برخی بدخواهان درباره اینکه آزمایشگاه‌ها کیفیت این بنزین وارداتی را تایید نکرده‌اند حرفهایی زده‌اند... شما تایید می‌کنید؟

 مسئول: بله!

 مجری: بله؟

 مسئول: بله! ببینید این هم اتفاقا یکی دیگر از قابلیتهای این بنزین است. این بنزینی که ما وارد کردیم چون اهل ریا نیست خیلی دوست ندارد بقیه بفهمند چقدر سالم و با کیفیت است بخاطر همین به محض ورود به آزمایشگاه، خودش را به بی کیفیتی می‌زند. در واقع خیلی متواضع هستند ایشون!

مجری: درست مثل شما!
  • م.ر سیخونکچی

نبایدم باشی عزیزم!

م.ر سیخونکچی | دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ | ۰ نظر

وزر نفت فرموده اند: با نفت 25 دلاری هم مشکلی نداریم!

خواستم عرض کنم اگر شما مشکل داشتی باید شک می‌کردیم. اصلا شما آمده ای که با این چیزها مشکل نداشته باشی دیگه.

  • م.ر سیخونکچی

شیب سی درصدی نان!

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر
  • م.ر سیخونکچی

نان گران نشد، اصلاح شد... بفهمید دیگه!

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۴ نظر

1

- داداش جون موهات رو چطوری اصلاح کنم؟ عادی یا فشن؟!

- اصلاح نکن داداش... کوتاه کن!

- همون دیگه... شما مدلش رو بگو، من سه سوته اصلاح می‌کنم!

- آقا جون! من میگم می‌خوام کوتاه  کنم شما هی میگی اصلاح...

- گرفتی ما رو داداش جون؟ خب اصلاح کنم کوتاه میشه دیگه...

- زرشک... اصلاح کنی کوتاه که نمیشه هیچی، زیاد هم میشه!

- جل الخالق... مگه میشه؟

- چرا نمیشه؟ می‌خوای امتحان کن...

(قیچ... قیچ...قیچ...)

- عه! راست میگی‌ها... زیاد شد!

- موهای تو اینجوریه یا موهای همه؟

- موهای همه... از دیشب که سخنگوی دولت گفته دولت قیمت نان رو گرون نمیکنه اما به نانواها، اجازه میده تا 30 درصد قیمت نان رو اصلاح کنن، کلا دیگه هر کی موهاش رو اصلاح کنه، موهاش زیاد میشه!

 

2

- قربون بابای گلم برم!

- چی میگی باباجون؟

-الهی من فدات بشم!

- حربف رو بزن پسرم...

- دورت بگردم...

- دِ حرف بزن دیگه...

- باباجون... میگم شما نمی‌خوای پول تو جیبی من رو اصلاح کنی؟

- چه عجب... یکی تو این خونه پیدا شد دلش به حال من بدبخت بسوزه و هی جیب ما رو جارو نکنه...

- مخلصیم... ما اینیم دیگه... حالا اگر بشه از این ماه یه سی چهل درصدی بزاری روش خیلی خوب میشه.

- بزارم روش... مگه نگفتی اصلاح؟

- چرا دیگه... این اصلاحه دیگه!

- زرشک! پس چرا مثل بچه آدم نمیگی زیادش کن؟

- خب اینجوری باکلاس تره!

- باکلاس‌تره یا ما رو گاگول فرض کردی؟ هان؟ بزنم تو سرت؟

- نه بابا... چرا عصبانی میشی بابا جون؟ خود سخنگوی دولت تو اخبار میگفت دولت قیمت نان رو گرون نمیکنه اما به نانواها، اجازه میده تا 30 درصد قیمت نان رو اصلاح کنن...

- حالا گیرم ما به چشم اون آقا خوش تیپه ما گلابی اومدیم! و سر کارمون گذاشته... تو هم باید اینجوری حرف بزنی... وایسا الان حالیت میکنم...

 

3

- آقا ببخشید چند دقیقه وقت دارید؟

- امرتون رو بفرمایید!

- می‌خواستیم اگر بشه این چند جمله رو به مردم بفرمایید ما ضبط کنیم.

-حالا چرا من؟

- آخه شما خیلی شیک حرف میزنید... بزنم به تخته خوش تیپ هم هستید... خلاصه همه چی تمومید!

- خب مگه اینها لازمه؟

- بله دیگه... راستش ما میخوایم یه چیزی رو به مردم بگیم... گفتیم یه نفر مثل شما بگه که مردم فکر نکنن به شعورشون توهین شده! لطفا راست راست تو چشمای مردم نگاه کنید و خیلی شیک این رو بگید!

 

- برگه رو بدید ببینم مگه چی می‌خواید بگید... «دولت تصمیمی برای افزایش قیمت...»

  • م.ر سیخونکچی
  • م.ر سیخونکچی

آب را نبندیم!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۲ ق.ظ | ۱ نظر

با بالا گرفتن بحران کم آبی صدای همه درآمده و همه یکصدا فریاد می‌زنند «آب را ببندیم». اما به نظر می‌رسد آنچه که بیش از همه می‌تواند به عبور از بحران کم آبی کمک کند، اتفاقا آب را نبستن است. اینطوری:

باید از شرکت‌های تولید لبنیات خواست که انقدر در شیرهایشان آب نبندند! حتی اگر خوشبینانه فرض کنیم که تنها نصف چیزی که بعنوان شیر به ما فروخته می‌شود، آب باشد. خواهیم دید که با عمل به همین یک سفارش تا چه حد از میزان مصرف آب کاسته خواهد شد!
علاوه بر شرکتهای لبنی باید بصورت کاملا جدی از صدا و سیما خواست که در این شرایط وخیم آبی انقدر در سریالهای خود آب نبندد! هرچند که اقدام رسانه ملی در تدوین دوباره سریال ستایش و کاستن از قسمتهای آن به خودی خود باعث شد تا سطح آب در سدهای کشور یکهو بالا بیاید، اما هنوز هم میتوان در این رسانهنشانه هایی از آب بستن را مشاهده کرد. تا جایی که همین دیروز همسایه نگارنده در خانه را زده و گفته که آقا پشت بوم را آب برداشته چه میکنید؟ نگارنده رفته در پشت بام و دیده که از آنتن دارد همینطور آب می‌چکد! برگشتم و سریع کانال را عوض کردم و به بچه‌ها گفتم دیگه لازم نیست برنامه «عینک آفتابی» را ببینید!


  • م.ر سیخونکچی

بچه ها... خودرو؛ خودرو.... بچه ها!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۸ ق.ظ | ۴ نظر

 سناریوهای پیش روی بازار خودرو در آینده


لااقل قبلا مقامات دولتی قیمت بالای خودرو را محکوم می‌کردند و مردم دلشان به این خوش بود که حداقل یکی هست که در زبان هم که شده طرف آنها باشد. اما حالا وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت رسماً طرف خودروسازها ایستاده و گفته « این صنعت باید از زیان‌دهی خارج شود» و به مردم لبخند میزند. از آن طرف هم بازار خودرو یکجورهای خاصی است. چیزی بین رکود و تولید و اشتیاق و خیلی چیزهای دیگر. بنابراین تصمیم گرفتیم به موشکافی کردن وضعیت بازار خودرو پرداخته و سناریوهای مختلفی که پیش روی این بازار  وجود دارد را حدس بزنیم:

1
 اولین سناریو همینی هست که هست! یعنی خودرو سازها اصلا به روی خودشان نمی‌آورند که مردم اعصابشان خرد است. دولت هم که طرف خودرو سازهاست، بنابراین ناچاراً بعد از یک مدت مردم بی‌خیال اعصاب خودشان می‌شوند و می‌روند خودرو می‌خرند و حال می‌کنند!

2
 در این سناریو خودروسازها بی‌خیال اعصاب مردم می‌شوند اما مردم سرتق بازی در می‌آورند و خودرو نمی‌خرند. بازار راکد می‌شود، خودروها روی دست خودروسازها باد می‌کند و سرمایه در گردش آنها کم می‌شود و احتمال اخراج کارکنان خودرو سازها به وجود می‌آید. در همه جای دنیا در چنین شرایطی، خودروسازها کوتاه آمده و برای حفظ منافع خود هم که شده کمی با مشتری راه می‌آیند. اما در اینجا جور دیگری است. خودروسازها 100 نفر را اخراج می‌کنند. بعد هم از طریق روابط عمومی خود و با همکاری چند رسانه که قبلا سبیلشان چرب شده، چند خبر درباره بالا رفتن نرخ بیکاری و افزایش اعتیاد و طلاق در نتیجه بیکاری منتشر می‌کنند. دولت هم که می‌بیند اوضاع خراب است می‌آید کلی پول تزریق میکند به این شرکتها.

این تزریق پول تا دو سه سال کار خودرو سازها را راه می‌اندازد. بعد از دو سه سال هم یا مردم سر عقل می‌آیند و طبق سناریوی شماره یک رفتار می‌کنند یا اینکه سناریوی شماره دو باز تکرار می‌شود!

3
در این سناریو مردم همچنان به اعصابشان اهمیت می دهند و خودرو نمیخرند ولی اینبار خودرو سازها کوتاه می‌آیند. نه اینکه فکر کنید بخاطر مردم ها! نه؛ آنها به این فکر می‌کنند حالا که فوق فوقش قرار است دو سه سال مدیر باشند و بعد پله‌های ترقی را یکی یکی طی کنند، چرا الکی اعصاب خودشان را خرد کنند و بامبول در بیارند در مسیر رشد خودشان. آنها برای اینکه اعتراضات مردم را بخوابانند به خواسته‌های مردم احترام می‌گذارند. آنها در راستای این احترام گذاشتن قیمت پراید 19 میلیون تومانی را سیزده هزار و چهارصد و سی و هفت تومان و پژوی 29 میلیون تومانی را سی و دو هزار و هشتصد و نود و یک تومان ارزان می‌کنند. بعد هم روابط عمومی آنها با ارسال یک فکس به همه رسانه‌ها اعلام می‌کند که تمام خودروهای فلان شرکت در راستای تکریم مشتری‌ها ارزان شده است. مردم خوشحال می‌شوند و میروند از احترامی که بهشان گذاشته شده نهایت استفاده را ببرند!

4
در این سناریو خودرو سازها خواسته‌های مردم را مسخره نکرده و واقعا به آنها احترام می‌گذارند. بنابراین پراید 19 میلیون تومانی 5 میلیون تومان، پژوی 29 میلیون تومانی 8 میلیون تومان و سایر خودروها هم به همین نسبت ارزان می‌شوند. مردم اولش یکجورهایی به همدیگر نگاه می‌کنند –دقیقا همینطوری که شما دارید به من نگاه می‌کنید!- اما کمی بعد مشخص می‌شود که نخیر؛ خودروها واقعا ارزان شده‌اند. مردم خیلی خوشحال به نمایندگی‌ها هجوم می‌آورند و در صف پیش فروش می‌ایستند.

اما ناگهان مشخص می‌شود که طبق رده‌بندی جدید، ماشین اگر دسته راهنما داشته باشد تیپ یک، زاپاس داشته باشد تیپ 2، قالپاق داشته باشد تیپ 3، آینه بغل تاشو داشته باشد تیپ 4، و نهایتاً اگر سوییچ داشته باشد تیپ 5 حساب می‌شود! آنجا به مشتری‌ها گفته می‌شود که البته آنها می‌توانند خودروی معمولی بخرند اما طبیعتا خودروی معمولی سوییچ نخواهد داشت و آنها می‌توانند در صورت تمایل خودروی تیپ 5 با سوییچ تحویل بگیرند؛ به آنها گوشزد می‌شود که البته هیچ اجباری نیست و آنها کاملا در این قضیه مختارند تا خدای نکرده کسی نباشد که برود و پشت خودروسازها صفحه بگذارد که آنها مردم را مجبور به خریدن خودروی تیپ پنج کرده‌اند! مردم هم کاملا با تمایل و اختیار خود پراید و پژوی تیپ 5 را با قیمتی به همان اندازه قبل می‌خرند!

5
در این سناریو دولت طرف مردم را می‌گیرد... این سناریو را چون امکان وقوع ندارد بی‌خیال می‌شویم!
  • م.ر سیخونکچی

ریشه همه طلاق‌ها در ازدواج است!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ | ۱ نظر

 - سلام آقا دکتر. حال شما خوبه؟


 -  ممنون... اوووف... چه جورم!


 
 - در خبرها آمده بود که دولت محترم تورم رو کنترل کرده و در زمینه پایین آوردن تورم تا حالا هیچ دولتی مثل این دولت توانایی نداشته، درسته؟


 -  بله که درسته، پس چی؟ ما قراره سالی ده درصد تورم رو کم کنیم و انشاالله از سال چهارم میریم تو تورم منفی و مردم میتونن بیان یه چیزی از بانک مرکزی بگیرن و برن!


 
 - ولی عده‌ای میگن کم کردن تورم با متوقف کردن همه فعالیتهای عمرانی و اقتصادی مثل مسکن مهر و جاده سازی و تاسیس کارخانه و... صورت گرفته؛ درسته؟


 
 - مگه مهمه؟ مهم اینه که تورم بیاد پایین که اومده!


 
 - البته یه بنده خدایی گفته بود ملاک پایین اومدن تورم جیب مردمه نه آمار و ارقام!


 
 - بله... اتفاقا جیب مردم خیلی خوبه اوضاعش، جیب من که خوبه لااقل!


 
 - برای سایر حوزه ها هم برنامه‌ای دارید؟


 
 - بله... این روشی که ماب رای پایین آوردن تورم بکار بستیم و جواب داد، موجب شد تا این برنامه رو تو سایر حوزه ها هم بکار ببندیم.


 مثلا چی؟


 -  مثلا برای کاهش آمارغرق شدگان در سواحل شمالی، قراره تا سال بعد از کویر لوت خاک بیاریم و بریزیم تو دریای خزر. طبیعتا دریای خزر اگر خشک بشه دیگه کسی نمیتونه بره توش غرق بشه و مشکل از بیخ حل میشه!


 -  برای کاهش سوانح رانندگی هم برنامه‌ای دارید؟


 -  بله... به امید خدا طی یک برنامه چهار ساله قصد داریم وسایل نقلیه رو کلاً از زندگی مردم حذف کنیم. مردم پیاده برن و بیان، برای سلامتی هم خوبه. طبیعتاً اگر ماشینی نباشه، دیگه سوانح رانندگی هم وجود نخواهد داشت.


 
 - عجب... تو حوزه فساد اقتصادی چی؟


 -  راستش این حوزه یه مقدار کار سخته چون بالاخره دوستان هستن و ممکنه ناراحت بشن! اگر میشد کلا پول رو از صحنه اقتصاد حذف کنیم و مردم به مبادله کالا به کالا روی بیارن، خیلی خوب میشد، اما خب سخته. حالا دنبالش هستیم به برخی دوستان اطمینان بدیم که در عرصه مبادله کالا به کالا هم امکان رانت خواری هست، تا توافق اونا رو هم برای حذف پول بدست بیاریم!


 
 - تو سایر حوزه ها چی؟


 
 - چقدر تو خنگی... همه چیز رو باید بگم، با همین دست فرمون برو ببین تو همه حوزه ها چی میشه دیگه!


 
 - بله... بخشید... حالا میشه بفرمایید مبتکر این طرح خود شما بودید یا کس دیگه؟


 
 - البته دروغ چرا؟! ما نبودیم. ما یه لطیفه ای شنیدیم چند وقت قبل، به ذهنمون زد که این طرح رو بگیریم و گسترش بدیم.


 -  اون لطیفه چی بود؟


 
 - ریشه همه طلاق‌ها در ازدواج است!


 
 - جدی؟


 
 - بله... به ظاهر طنز این ماجرا نگاه نکنید! واقعا اگر ازدواجی رخ نده، طلاقی امکان داره اتفاق بیفته؟


 -  نه خدا وکیلی!


 
 - همین دیگه... ما هم از روی این لطیفه به این نتیجه رسیدیم که بهترین راه برای حل همه مشکلات، حذف همه مشکلاته.

 شما چقدر خوبید!


 
 - تازه کجاش رو دیدی؟ ناخن‌هام رو هم گرفتم!


 -  آفرین پسر خوب، شبا هم مسواک میزنی؟


 
 - بله... ده دقیقه تمام!


 
 - خب برو بخواب، آفرین عمو جون!

  • م.ر سیخونکچی