اینجا اتاق عمله یا آتلیه؟!
- ۱ نظر
- ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۱
واضح و مبرهن است که دولت یازدهم از همان روز اول –بل ثانیههای اول- بدنبال فرار از تصدیگری و سپردن کارها به خود اهالی صنوف بود و همینجوری در به در دنبال اهالی فرهنگ بود تا کارهای حوزه فرهنگ را به اهلش بسپارد. فلذا شاهدیم که در آخرین اقدام از این دست، در یک برنامهریزی دقیق و با رعایت حقوق همه صنوف، معاون مطبوعاتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان نماینده روزنامه نگاران در هیئت نظارت بر مطبوعات هم انتخاب شد تا با یک دست از حقوق دولت دفاع کند و با دست دیگرشان کارهای بر زمین مانده روزنامه نگاران را بردارد. بنده سیخونکچی، با عرض تبریک به دولت محترم برای کسب این موفقیت در اعاده حقوق روزنامهنگاران، توجه شما را به گفتگوهای احتمالی انجام شونده در همین حوالی جلب میکنم:
1
دبیر جلسه: آقایون اگر مایل هستند درباره یاداشت انتقادی نشریه ]...[ درباره دولت هم بحث کنیم. برخی دوستان معتقد بودند باید با این نشریه برخورد قانونی صورت بگیره.
عضو شماره یک: بله آقا... نمیشه هر کس و ناکسی دهنش رو وا کنه و به دولت دری وری بگه.
دبیر جلسه: آقای ]...[! نظر شما چیه؟ با توجه به اینکه ممکنه برای دولت بد باشه.
آقای ]...[: بد باشه آقا... بد باشه! باید اینا رو نشوند سر جاشون.
دبیر جلسه: پس شما هم موافقید؟
آقای ]...[: نخیر آقا... پس حق آزادی بیان چی میشه؟ یعنی مطبوعات حق یه انتقاد ساده رو هم ندارن؟
دبیر جلسه: ولی شما که گفتید باید برخورد بشه!
آقای ]...[: هنوزم میگم! باید با رسانههای هتاک برخورد بشه تا حساب کار دستشون بیاد!
دبیر جلسه: یعنی موافق برخورد هستید؟
آقای ]...[: برخورد؟ بخاطر یه نقد ساده؟ چرا دنبال از بین بردن فضای انتقاد سازنده هستید؟ چرا به امنیت شغلی روزنامه نگاران فکر نمیکنید؟ چرا حقوق روزنامهنگاران رو رعایت نمیکنید؟ چرا...
دبیر جلسه: آقا جان بالاخره ما چکار کنیم؟ نظر شما چیه؟ برخورد کنیم یا نه؟ گیج شدیم بخدا!
آقای ]...[: بخدا خود من هم گیج شدم... هیچوقت فکر نمیکردم نمایندگی همزمان دولت و روزنامه نگاران سخت باشه! شما راه حلی ندارید تا من بدون اینکه اذیت بشم، بتونم از حقوق این دو بصورت همزمان دفاع کنم؟!
2
آقای ]...[: خانم منشی اون خودکار من کجاس؟
منشی: ... بفرمایید قربان... پشت کارتابل بود...
آقای ]...[: این رو که خودمم دیدم... قرمزه رو میخوام...
منشی: الان اینجا بود... حالا اگر ممکنه با همین آبیه این نامه رو امضا کنید، پشت در منتظره بنده خدا... من الان یه خودکار قرمز میارم...
آقای ]...[: نمیشه خانم... نامه این بنده خدا به معاونت مطبوعاتی مربوط میشه نه نماینده مدیرمسئولان تو هیات نظارت. آبی واسه نامههای مربوط به هیئت نظارته، قرمز واسه معاون مطبوعاتی، چند بار باید بگم؟
منشی: گیج شدم بخدا...
3
ارباب رجوع: سلام خانم منشی... امکانش هست آقای ]...[ رو ببینم؟
منشی: امرتون؟
ارباب رجوع: یه نامهای بود، وزیر ارجاع دادن به ایشون درباره...
منشی: ایشون نیستند.
ارباب رجوع: نیستند؟ صداشون که داره از تو اتاق میاد!
منشی: بله هستند... برای شما نیستند... یعنی هم هستند هم نیستند!
ارباب رجوع: یعنی چی؟ مگه ما چمونه که برای ما نیستند؟
منشی: سوء تفاهم نشه! ایشون الان بعنوان نماینده مدیرمسئولا تو هیئت نظارت بر مطبوعات اینجا هستن، نه معاون مطبوعاتی. اگر بعنوان معاون مطبوعاتی با ایشون کار دارید، دو ساعت دیگه تشریف بیارید. ایشون از دو دقیقه قبل رفتن تو مود دفاع از حقوق روزنامه نگارها، دستشون بنده!
ارباب رجوع: گیج شدیم بابا!
4
رییس: نظرت درباره سپردن مدیریت حوزه فرهنگ به خود اهل فرهنگ چیه؟ تو حوزههایی مثل کتاب و سینما یه کارهایی شده اما تو حوزه مطبوعات عقبیم ها!
معاون: خیلی خوبه... من اصلاً از بچگی دوست داشتم کارهای حوزه فرهنگ رو به اهل فرهنگ بسپرم اما موقعیتش هیچوقت پیش نمیاومد!
رییس: خب دست بجنبون دیگه... الان وقتشه!
معاون: یعنی الان چی کار باید بکنم من؟
رییس: برای شروع، نمایندگی مدیر مسئولا تو هیئت نظارت بر مطبوعات رو ازشون بگیر دست خودمون باشه، بقیه کارهای حوزه فرهنگ رو هم کمکم بهشون بسپر، یک کم سرمون خلوت بشه!
معاون: میگم مطمئنید الان این کار حوزه فرهنگ رو به اهلش بسپاریم توان انجامش رو دارن؟ یه وقت شونههاشون زیر این بار خم نشه؟!!
رییس: دیگه چی کار کنیم دیگه! ما اومدیم که اصلاً تصدیگری رو کاهش بدیم!
معاون: پس من با اجازهتون برم تصدیگری رو تو حوزه مطبوعات کاهش بدم بیام!
رییس: برو فقط مراقب باش یه وقت گیج نشن!
واقعاً هر توافقی بهتر از عدم توافقه؟!
من همان اولش هم گفتم هیچ آدم عاقلی نمیآید همچین کاری کند ها! اصلاً مگر میشود باور کرد یک نفر معتقد باشد هر توافقی با دشمن، از توافق نکردن بهتر است؟! بابا جان دارم این ماجرای کمپین قلابی شش سینماگر را میگویم که در پوسترش همچین چیزهایی نوشته بود.بعد هم که معلوم شد آقای ظریف، وزیر امور خارجه محترم و کاربلد خودشان زنگ زده بودند به سینماگرها که بیایید چنین چیزی را امضا کنید تا فیلان و بهمان! به جان خودم جناب آقای مجیدی خودش گفته که کا، کار ظریف است! با این وصف هیچ بعید نیست در آیندهای نه چندان دور، معلوم شود از وزارت امور خارجه چنین تماسهایی هم برقرار شده است:
1
- سلام
- سلام... بفرمایید؟
- ظریف هستم.
- اوا! راست میگی؟ خوش بحالت خواهر... من که همینطور مثل خرس دارم خیکی میشم. هر چی هم رژیم آب انگور، رژیم پوست پرتقال، رژیم تهِ خیار و از این خزعبلات میگیرم درست نمیشم که نمیشم! یه زمونی برای خودم باربی بودم ها! الان شدم عین بشکه! حالا تو چی کار کردی که ظریف هستی عزیزم؟
- نخیر... اشتباه گرفتید... بنده ظریف، وزیر امور خارجه هستم!
- ...اوخ... اوه....وای... یه لحظه.... شرمنده ها آقا ظریف جون... من شما رو با یکی از مشتریام اشتباه گرفتم...دیروز اومده بود بیگودی کنه، با هم درباره اضافه وزن و اینها صحبت کردیم، ببخشید تو رو خدا ها!
- خواهش میکنم... اونجا آرایشگاه «عروس نگو ماه بگو» هستش؟!
- بله آقا ظریف جون... امری داشتید؟
-راستش بچهها یه بررسی کردن دیدن ماشالا شما بین آرایشگاهها از سبقه خوبی برخوردارید و خلاصه از قدیمیهای این حرفه حساب میشید و بقیه آرایشگاهها رو حرفتون حرف نمیزنن...
-اوه... وای... مامانم اینا!... راستش بله.... همین پارسال من گفتم هیشکی حق نداره ماتیک صورتی بزنه، آقا ظریف جون باور نمیکنی دو روزه قیمت ماتیک صورتی شد نصف! جونم براتون بگه آقا ظریف جون که من یکی از افتخاراتم اینه که یه شب پری بلنده رو آرایش کردم... کم حرفی نیست ها... پری بلنده! یعنی ما انقدر سابقه داریم تو این حرفه...
- بله ... حالا عرض میکردم که من میخواستم شما به نمایندگی از صنف عروس آرایش کنهای پایتخت یه بیانیهای رو امضا کنید...
-وای... اوه... مامان جون... خدا خیرت بده آقا ظریف جون! چون من تا حالا پای هیچ بیانیهای رو امضا نکردم... حالا چی هست این بیانیه؟
- چیز خاصی نیست... یه بیانیه است توش نوشتیم که هر توافقی بهتر از عدم توافقه!
- توافق تو چی آقا ظریف جون؟
- همین ماجراهای هستهای دیگه... میخوایم اگه خدا بخواد کلکش رو بکّنیم و تمومش کنیم بره پی کارش...
-ببین آقا ظریف جون من خداییش خیلی از هسته مسته سر در نمیارم. البته میفهمم تحریم چیز بدیه ها؛ یعنی همین الان تحریم باعث شده قیمت ماتیک بشه سه برابر... یعنی میخوام بگم من هم میفهمم تحریم چیه ها... نه که خر باشم... اما خداییش اینکه هر توافقی خوبه که خب ناجوره... یعنی من به گمونم اگه هر کی دیگم باشه راضی به امضا کردن همچین چیزی نمیشه...
-یعنی حتی تو حرفه ما هم هر توافقی خوب نیست چه برسه به این هسته ای مستهای و تحریم محریم... میگیرید که چی میگم... الو... الو... آقا ظریف جون.... الو... خاک به سرم!
2
- جونم؟
-سلام عرض میکنم...
-گیرم سلام... فرمایش...
-خواهش میکنم... فرمایش چیه... عرضی داشتم خدمتتون.
-شما کی باشی اصلاً که حالا فرمایش داشته باشی یا عرض؟!
-من ظریف هستم!
- زکی... آقا رو باش! اینجا یغوراش میان جلوی ما لنگ میندازن... شوما که خودت معترفی ظریفی عمو!
-نخیر اشتباه متوجه شدید. بنده ظریف، وزیر امور خارجه هستم.
- به به... جون من؟ همون آقا خوشگله که هی میخنده؟ جون داداش خودتی... ما رو سیاه که نمیکنی؛ خودتی دیگه داش ظریف؟
- بله، عرض که کردم خودم هستم.
- جونم داش ظریف؟ فرمایش... امر کن داداش جون.
- راستش شما اسی پلنگ هستید دیگه؟
- خاک بر سر من... من بمیرم شوما این حرف رو نزنی... ما واسه هر کی پلنگ باشیم برای شما پیشی هستیم داش ظریف... لوطی... ما رو نکن تو قوطی!
- اختیار دارید... آمار شما رو از بچههای سرویس حوادث چند تا روزنامه گرفتم. طبق تعریفهایی که از شما کردن، یه تهرانه و یه آقا اسی پلنگ...
- چوبکاری میکنی داش ظریف... ما زنگ درِ خونهتیم، هر کی بخواد شما رو ببینه باس ما رو بزنه!
- اختیار دارید... راستش من مزاحم اوقات شریفتون شدم که اگر بشه بعنوان گندهلات تهران یه بیانیهای رو امضا کنید تا حمایت همه اراذل و اوباش رو داشته باشیم به امید خدا!
- کوچیکتم هستیم... البت ما امضا ممضا بلد نیستیم اما هر جا رو شوما بیگی انگشت میزنیم داش ظریف.
- لطف عالی مستدام!
- حالا چی هست این بیانیه... البت فضولی نباشه ها... واسه این میپرسیم که اگه بچه ها پرسیدن خیطی بالا نیاریم...
-اختیار دارید... یه بیانیه هست درباره همین مذاکرات هستهای... میخوایم به کمک و حمایت شما این تحریمهای فلج کننده رو تمومش کنیم بره...
- آی گفتی ظریف جون... خدا خیرت بده داش! از وقتی این تحریمها اومده بازار پر شده از تیزیِ چینی! تیزی میخری یه متر اما همچی که فرو کردی تو شیکم طرف، میبینی زکی! تیزی خم شد و طرف قلقلکش هم نیومده... اگه بتونی این تحریم محریم ها رو برداری دوباره جنس اصل برسه به ما نوکرتیم بخدا... حالا چی توش نوشته داش ظریف این بیانیهتون؟ البت قضولی نباشه ها!
- خواهش میکنم... دو سه خطه... مهمترین جاش اینه که نوشته هر توافقی بهتر از عدم توافقه...
- زکی... من درست متوجه نشدم داش ظریف... یه بار دیگه میگی؟
- هر توافقی بهتر از عدم توافقه یا عدم توافق بدتر از هر توافقیه.
- زرشک... نیستیم داداش... البت نه اینکه فکر کنی گرخیدیم ها... نه داداش... من خودم سر یه هزاری یه غائله راه انداختم یه اتوبوس آدم توش مُردن! اما خداییش این ضایعس! یعنی چی هر توافقی بهتر از عدم توافقه آخه؟ دیدیم طرف اومد و زر زیادی زد، ادعای مفت داشت، لیچار بارمون کرد... اونوقت باید پاش وایسیم چون توافقه؟ نه داداش... ما زیر بار خفت نمیریم... بچه ها برامون حرف در میارن... از ما به شوما هم نصیحت؛ شوما هم از این حرفا نزن برات حرف در میارن! زت زیاد!
با عرض سلام خدمت شما هنرجویان و هنرپویان و هنردوستان عزیز جان! در این جلسه قصد داریم مهارت مهمی را در زمینه قصه گویی در قالب فیلم به شما آموزش دهیم. برای اینکه مخاطب فیلم شما به خوبی در درام فرو رفته و دقیقا همان محتوای اصلی و مورد نظر شما را از روایت داستان دریافت کند باید به نکات زیر دقت نمایید:
ابوالفضل اقبالی
دکتر علی مطهری نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی درباره انتخاب نشدنش از سوی کمسیون فرهنگی برای عضویت در هیئت نظارت بر مطبوعات گفته: این کار خلاف قانون نبود، خلاف تدبیر بود.
به همین دلیل زین پس بجای علی مطهری بگوییم تدبیر مطهری چون فقط انتخاب ایشان مطابق تدبیر است ولاغیر.
گفتنی است تدبیر مطهری با همین استدلال قوی نگذاشت که انتخاب نماینده مجلس در هیئت نظارت بر اساس قانون برگزار شود.
دستگاه تبدیل شکم به غیرت رسید!
در کوتاهترین مدت بخشی از شکمهای خود را به غیرت تبدیل کنید
با ارسال رایگان به کشورهای حاشیه خلیج فارس و حومه
2
آرامش اعصاب و روان خود را به ما بسپارید
تلویزیونهای هوشمند رسید!
این تلویزیون با سانسور هوشمند تصاویر جنگ و خونریزی شما را از شر دیدن صحنههای متاثر کننده نجات میدهد
برای خرید عدد 666 را به واحد سمعی و بصری کوکاکولا پیامک کنید!
3
آیا میدانید بز کوهی چند ناخن دارد؟
آیا میدانید سوسمارها در روز سالگرد ازدواجشان چه صدایی در میآورند؟!
آیا میدانیددر عمق هشتصد متری زمین سیب زمینی در چند صدم ثانیه سرخ میشود؟
آیا میدانید مادر زنِ پسر عمهی داورِ بازی وسطی جام جهانی نیمرو را با نمک میخورد یا فلفل؟!
برای اینکه در دنیا از آخرین اخبار و اطلاعات عقب نمانید با ما همراه باشید
هر پیامک رایگان تازه یه پولی بهتون میدیم، فقط تو رو خدا پیگیر اخبار غزه نشید!
4
تا حالا فکر کردهاید چرا مذاکرههایتان به نتیجه نمیرسد؟
با نشستن دور میز مذاکرهای که ما ساختهایم سه سوته به توافق برسید و در ازای دادن کلی امتیاز، پولهای خودتان را بگیرید!
این میزها از چوب زیتون مرغوب، بریده شده از مزارع زیتون در فلسطین ساخته شده است
«نجاری بنیامین و شرکاء»
5
به تعدادی افراد دارای سابقه برای توجیه شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» نیازمندیم
متقاضیان رزومه خود را ارسال کنند
کسانی که کار کردن با ماله را بلدند در اولویت خواهند بود!
6
صفحه اول روزنامه های شما را خریداریم
«ستاد جنگ روانی اسرائیل»
7
همایش اعتراض به قتل عام 12 سوسک شاخدار در یک انباری مقابل سازمان حفاظت از محیط زیست بین الملل برگزار میشود
«انجمن دوستداران سوسکهای شاخدار»