طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بنزین وارداتی» ثبت شده است

بعد از بنزین پتروشیمی، آفتابه‌های تولید داخل هم سرطان زاست!

م.ر سیخونکچی | پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ | ۷ نظر

 یا

نمونه یک زن و شوهر همراه را در زیر ببنید!

 در خبرها آمده بود که همسر یکی از مدیرانی که خیلی برای آلودگی هوا دل می‌سوزاند و تقصیر این آلودگی را گردن بنزین تولید داخل می‌اندازد، وارد کننده بنزین است. به نظر شما اینها به هم ربط دارد؟ حاشا و کلا! اما در همان راستا:


 

- مرد ول کن این فوتبال رو... بزن اونور ببینیم این هواشناسی چی میگه... بارونی، بادی، چیزی میاد یا نه؟

- حالا گیرم بیاد... دو روز هوا خوب میشه و دوباره همونه که هست دیگه... آخه آدم عاقل دلش رو به باد خوش میکنه؟!

- اصلاً تقصیر منه که خودم رو بخاطر تو به آب و آتیش زدم... اینم دستمزدم... بشکنه این دست...

- حالا ناراحت نشو... بزار نیمه اول تموم بشه، میزنم...

- میگم اصلاً تو چرا یه کاری نمی‌کنی... مرد که نباید از صبح تا شب بشینه تو خونه! حالا باد چرا نمیاد؟!

- چی کار کنم؟ واردات بنزین که گندش دراومد... من که روم نمیشه دیگه برم بنزین وارد کنم.

- راستش منم دیگه روم نمیشه بگم بنزین وارداتی بهتر از بنزین پتروشیمیه... پاک آبرومون رفت... ولی این دلیل نمیشه لم بدی تو خونه، ناسلامتی مردی تو! من از صبح تا شب با دل سوزوندن برای سلامتی مردم و منقرض نشدن حیوانات و دریاچه ارومیه پول در میارم، اونوقت تو اصلاً انگار نه انگار که تو این زندگی وظیفه‌ای داری.

- تو بگو چی کار کنم؟

- من چه میدونم... من تو کار خودمم موندم مرد! ...چرا باد نمیاد هوا صاف بشه؟!

- میگم... میگم...

- همه بگم بگم میکنن، تو میگم میگم میکنی! بگو دیگه.

- اگر یه کاری میکردی از این فلاکت در می‌اومدیم.

- چی کار؟ بگو دیگه جونم به لبم رسید... پس باد کی میاد؟!

- میگم میشه از فردا بگی آفتابه‌های تولید داخل مشکل داره و سرطان زاست؟

- وا! خدا مرگم بده! مگه آفتابه هم سرطان زا میشه مرد؟ خجالت بکش!

- چرا نمیشه... تو کاری به این کارها نداشته باش. فردا برو یه مصاحبه کن بگو آفتابه‌های تولید داخل سرطان زاست و اصلا تحقیقات ثابت کرده که بالا رفتن میزان سرطان بخاطر اینه که مردم تو دستشویی‌هاشون آفتابه تولید داخل استفاده می‌کنن...

- که چی بشه؟

- راستش دیروز با یه تاجر بلاروسی آشنا شدم، تو کار آفتابه استوکه... گفته میتونه آفتابه‌های استوک اروپا رو با یه بسته‌بندی جدید با یک چهارم قیمت بهم بده. من هم اونا رو میارم و بجای آفتابه‌ی نو میریزم تو بازار. فقط کافیه تو چندتا مصاحبه کنی و بازار آفتابه تولید داخل رو خراب کنی!

- آخه آفتابه که سرطان زا نمیشه... میان تحقیقات میکنن آبرومون میره ها!

- ای بابا... چقدر نفوس بد میزنی زن... تا اونا بیان تحقیقات کنن، من سه چهار تا کانتیر آفتابه قالب کردم به ملت...

- یعنی کارمون میگیره؟

- آره زن! نونمون میره تو آفتابه... یعنی نه... میره تو روغن! فقط کافیه تو یک کم برای سلامتی مردم دل بسوزونی!

- باشه... می‌سوزونم... ولی این باد چرا نمیاد؟!




پ.ن: این طنز برای پنجمین شماره هفته نامه بزنگاه نوشته و در آن منتشر شده است

  • م.ر سیخونکچی