طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالت» ثبت شده است

بچه ها... خودرو؛ خودرو.... بچه ها!

م.ر سیخونکچی | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۸ ق.ظ | ۴ نظر

 سناریوهای پیش روی بازار خودرو در آینده


لااقل قبلا مقامات دولتی قیمت بالای خودرو را محکوم می‌کردند و مردم دلشان به این خوش بود که حداقل یکی هست که در زبان هم که شده طرف آنها باشد. اما حالا وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت رسماً طرف خودروسازها ایستاده و گفته « این صنعت باید از زیان‌دهی خارج شود» و به مردم لبخند میزند. از آن طرف هم بازار خودرو یکجورهای خاصی است. چیزی بین رکود و تولید و اشتیاق و خیلی چیزهای دیگر. بنابراین تصمیم گرفتیم به موشکافی کردن وضعیت بازار خودرو پرداخته و سناریوهای مختلفی که پیش روی این بازار  وجود دارد را حدس بزنیم:

1
 اولین سناریو همینی هست که هست! یعنی خودرو سازها اصلا به روی خودشان نمی‌آورند که مردم اعصابشان خرد است. دولت هم که طرف خودرو سازهاست، بنابراین ناچاراً بعد از یک مدت مردم بی‌خیال اعصاب خودشان می‌شوند و می‌روند خودرو می‌خرند و حال می‌کنند!

2
 در این سناریو خودروسازها بی‌خیال اعصاب مردم می‌شوند اما مردم سرتق بازی در می‌آورند و خودرو نمی‌خرند. بازار راکد می‌شود، خودروها روی دست خودروسازها باد می‌کند و سرمایه در گردش آنها کم می‌شود و احتمال اخراج کارکنان خودرو سازها به وجود می‌آید. در همه جای دنیا در چنین شرایطی، خودروسازها کوتاه آمده و برای حفظ منافع خود هم که شده کمی با مشتری راه می‌آیند. اما در اینجا جور دیگری است. خودروسازها 100 نفر را اخراج می‌کنند. بعد هم از طریق روابط عمومی خود و با همکاری چند رسانه که قبلا سبیلشان چرب شده، چند خبر درباره بالا رفتن نرخ بیکاری و افزایش اعتیاد و طلاق در نتیجه بیکاری منتشر می‌کنند. دولت هم که می‌بیند اوضاع خراب است می‌آید کلی پول تزریق میکند به این شرکتها.

این تزریق پول تا دو سه سال کار خودرو سازها را راه می‌اندازد. بعد از دو سه سال هم یا مردم سر عقل می‌آیند و طبق سناریوی شماره یک رفتار می‌کنند یا اینکه سناریوی شماره دو باز تکرار می‌شود!

3
در این سناریو مردم همچنان به اعصابشان اهمیت می دهند و خودرو نمیخرند ولی اینبار خودرو سازها کوتاه می‌آیند. نه اینکه فکر کنید بخاطر مردم ها! نه؛ آنها به این فکر می‌کنند حالا که فوق فوقش قرار است دو سه سال مدیر باشند و بعد پله‌های ترقی را یکی یکی طی کنند، چرا الکی اعصاب خودشان را خرد کنند و بامبول در بیارند در مسیر رشد خودشان. آنها برای اینکه اعتراضات مردم را بخوابانند به خواسته‌های مردم احترام می‌گذارند. آنها در راستای این احترام گذاشتن قیمت پراید 19 میلیون تومانی را سیزده هزار و چهارصد و سی و هفت تومان و پژوی 29 میلیون تومانی را سی و دو هزار و هشتصد و نود و یک تومان ارزان می‌کنند. بعد هم روابط عمومی آنها با ارسال یک فکس به همه رسانه‌ها اعلام می‌کند که تمام خودروهای فلان شرکت در راستای تکریم مشتری‌ها ارزان شده است. مردم خوشحال می‌شوند و میروند از احترامی که بهشان گذاشته شده نهایت استفاده را ببرند!

4
در این سناریو خودرو سازها خواسته‌های مردم را مسخره نکرده و واقعا به آنها احترام می‌گذارند. بنابراین پراید 19 میلیون تومانی 5 میلیون تومان، پژوی 29 میلیون تومانی 8 میلیون تومان و سایر خودروها هم به همین نسبت ارزان می‌شوند. مردم اولش یکجورهایی به همدیگر نگاه می‌کنند –دقیقا همینطوری که شما دارید به من نگاه می‌کنید!- اما کمی بعد مشخص می‌شود که نخیر؛ خودروها واقعا ارزان شده‌اند. مردم خیلی خوشحال به نمایندگی‌ها هجوم می‌آورند و در صف پیش فروش می‌ایستند.

اما ناگهان مشخص می‌شود که طبق رده‌بندی جدید، ماشین اگر دسته راهنما داشته باشد تیپ یک، زاپاس داشته باشد تیپ 2، قالپاق داشته باشد تیپ 3، آینه بغل تاشو داشته باشد تیپ 4، و نهایتاً اگر سوییچ داشته باشد تیپ 5 حساب می‌شود! آنجا به مشتری‌ها گفته می‌شود که البته آنها می‌توانند خودروی معمولی بخرند اما طبیعتا خودروی معمولی سوییچ نخواهد داشت و آنها می‌توانند در صورت تمایل خودروی تیپ 5 با سوییچ تحویل بگیرند؛ به آنها گوشزد می‌شود که البته هیچ اجباری نیست و آنها کاملا در این قضیه مختارند تا خدای نکرده کسی نباشد که برود و پشت خودروسازها صفحه بگذارد که آنها مردم را مجبور به خریدن خودروی تیپ پنج کرده‌اند! مردم هم کاملا با تمایل و اختیار خود پراید و پژوی تیپ 5 را با قیمتی به همان اندازه قبل می‌خرند!

5
در این سناریو دولت طرف مردم را می‌گیرد... این سناریو را چون امکان وقوع ندارد بی‌خیال می‌شویم!
  • م.ر سیخونکچی