طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

ذهن‌خوانی یک شتر سابق!

م.ر سیخونکچی | چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۲۷ ب.ظ | ۳ نظر




ذهن خوانی شتر: راستش بنده را که میبینید یکی از حیوانات باغ وحش بابلسر هستم. بنده به معنای دقیق کلمه مصداق کسی هستم که پشم و پیلش ریخته است. یعنی لطف مسئولان باغ وحش در نگهداری از بنده حقیر کار را به اینجا رسانده. در همین راستا خواستم از شما خواهش کنم که بنده را نجات بدهید. حتی اگر صلاح میدانید بنده حاضر هستم درون قفس رفته و برایتانت چهچه بزنم. فقط من را از این فلاکت نجات دهید. بخدا قفس شرف دارد به این زندگی! حتی حاضرم من را درون یک لگن بیاندازید و ادای مرغابی را برایتان در بیاورم! آکواریوم چی؟ آکواریوم دارید؟ میخواهید یک شتر ماهی داشته باشید؟ بخدا من خوب بلدم شنا کنم ها!

قربانتان، شتر سابق!

  • م.ر سیخونکچی

نظرات  (۳)

آکواریوم رو خوب اومدی
  • محسن باقری
  • شتر خسته است، خسته...
    از قدیم گفتن شتر در خواب بیند پنبه دانه   ....

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی