طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

ما میگیم به «جون مامانم» بعد تحریمها برداشته میشه!

م.ر سیخونکچی | سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ | ۱ نظر
البته آقای کارشناس بعلت مناظره شب گذشته خیلی خسته بودند اما لطف کردند و به ما فرصت کوتاهی دادند تا درباره برخی موارد گفتگو کنیم:
 
خبرنگار: سلام آقای «بهشت زاده»! میشه بفرمایید نظرتون درباره بیانیه لوزان کلاً چیه؟
سلام. شما خوبید؟ خانواده خوبن؟ بچه‌ها خوبن؟ تعطیلات خوش گذشت؟ هوا خوب بود؟ پسته خوردید؟ کجاها...
 
خبرنگار: ممنون... اگر میشه درباره بیانیه لوزان صحبت کنیم!
بله... اونم خوب بود. دیگه همه چیز حل شده خدا رو شکر. جهان امن شده. با همه دوست شدیم. قوانین رو اجرا می‌کنیم و به امید خدا خوش می‌گذره.
 
خبرنگار: اون که بله... میخواستم اگر امکان داره کمی درباره اینکه قراره تحریمها بعد از تاییدات آزانس برداشته بشه صحبت بفرمایید.
بله دیگه. اونا میان میبینن و بعد میرن تایید میکنن و بعد تحریمها برداشته میشه و بعد ما خوشحال میشیم!
 
خبرنگار: آژانس چطوری تایید میکنه؟ یعنی پروسه‌اش چطوریه؟
اینجوری که اونا میان میبینن و می‌پرسن شما اینجا دارید بمب درست می‌کنید؟ بعد ما میگیم نه، بمب درست نمی‌کنیم. بعد اونا میرن و به همه میگن که ما بمب درست نمی‌کنیم و همه هم تحریمها رو بر می‌دارن.
 
خبرنگار: به همین سادگی قبول میکنن؟
خب اگر قبول نکردن، به جون مامانمون قسم میخوریم! مثلا میگیم به جون مامانی ما اینجا بمب درست نمیکنیم. اونا هم قبول میکنن دیگه.
 
خبرنگار: جداً؟
پس چی؟ اونا خیلی آدمای خوبی هستن. من از نزدیک دیدمشون. اونا که هیچی، حتی آمریکایی‌ها هم آدمای خوبی هستن. همون وزیر انرژی‌شون رو دیدید؟ دیدید چقدر بانمک بود؟ اصلا به اون قیافه بامزه میاد آدم بدی باشه؟ من مطمئنم اگه قسم بخوریم باور میکنن و زنگ میزنن به همه میگن که زودِ زودِ زود تحریمها رو بردارن!
 
خبرنگار: از بابت جاسوسی هسته‌ای و صنعتی هم نگران نیستید؟
نه، اونا که جاسوس نیستن، کارشناس آژانسن ناسلامتی!
 
خبرنگار: حالا اگر یه وقت خواستن جاسوسی کنن چی؟
حالا اگر یه وقت شیطون گولشون زد و خواستن جاسوسی کنن ما بهوشن میگیم که دستاشون رو بزارن روی چشماشون و هیچ جا رو نبینن تا ما بگیم. بعد هم میریم اونجا که میخوان بازرسی کنن و میگیم حالا دستاشون رو بردارن. بعد هم که دیدن دوباره میگیم دستاشون رو بزارن روی چشماشون تو خود فرودگاه. اینجوری دیگه اگه شیطون هم گولشون بزنه نمیتونن جاسوسی کنن!
 
خبرنگار: پس مثل اینکه همه چیز خیلی خوبه و هیچ خطری ما رو تهدید نمیکنه.
همینطوره. من که خیلی خوشحالم. اصلاً دوست شدن با این و اون خیلی خوبه. من خیلی دوست داشتم با آدمای خوب دوست بشم. اگه کاری ندارید برم. برم؟
 
خبرنگار: بفرمایید!
  • م.ر سیخونکچی

نظرات  (۱)

عالی بود. از این بهتر نمیشد بلاهت این آقایان را نشان داد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی