طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

طنزهای یک م.ر.سیخونکچی

گاهی فقط میشود طنز نوشت!

بعد که بهتان می‌گویند بی‌سواد ناراحت می‌شوید! خب بی‌سوادید دیگر. حتما رییس جمهور محترم خودش باید زبان باز کند و گوشه‌ای از مبانی فعالیتهای دولت را بیان کند تا دوزاری‌تان بیفتد؟ حتما ایشان باید بگوید که سیاست دولت بر اساس «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» است تا از عمق ادبی و عرفانی سیاستهای دولت سر در بیاورید؟
اصلاً حالا که اینجور شد بخش دیگری از سیاستهای دولت را بر اساس اشعار شعرای پارسی‌گوی بیان می‌کنیم تا بیش از پیش سرافکنده شوید:
 
چرایی انتخاب کلید بعنوان نماد انتخاباتی:
 
چو زین بگذری مردم آمد پدید
شد این بندها را سراسر «کلید»
(فردوسی)
 
 
چرا بعد از صد روز مشکلات مردم از بیخ حل نشد:
 
چو خورشید تابنده شد ناپدید
در حجره بستند و گم شد «کلید»
(فردوسی)
 
 
چرا دولت به سخنان منتقدان «بی‌سواد» پاسخی نمی‌دهد و از دستشان عصبانی است:
 
به خون دل سواد دیده را شستم، زهی حسرت!
که از خطت مرا محروم کرد این «بی‌سوادی‌ها»
(هلالی جغتایی)
 
 
چرا آنچه مرقوم داشته بودند با آنچه اتفاق افتاده بود یک کم –فقط یک کم ها!- تفاوت داشت:
 
در مجلس «مذاکره» علمست مونسم
در منزل محاوره فضلست رهبرم
(انوری)
 
 
چرا در مذاکرات و گفتگو با آمریکا می‌خندند:
 
بدیدند و با «خنده» پیش آمدند
که دو «دشمن» از بخت خویش آمدند
(فردوسی)
 
 
چرا در تعطیلات نوروزی کیش بعنوان مقصد سفر انتخاب می‌شود:
 
برون رفت با ویژه‌گردان خویش
که با او یکی بودشان رای و «کیش»
(فردوسی)
 
 
چرا سوییس و ژنو برای مذاکرات انتخاب می‌شود؟ اصلا می‌دانید توافق ژنو یعنی چه؟!
 
ملک جهان چون «سویس» باغ ندارد
لالهٔ باغ سویس داغ ندارد
یک دل افسرده در تمام «ژنو» نیست
یک گل پژمرده هیچ باغ ندارد
(ملک الشعرای بهار)
 
 
چرا از رکود رد شدیم و خودمان خبر نداریم:
 
هر جان که می‌گریزد از فقر و نیستی
نحسی بود گریزان از دولت و سعود
آن خاک تیره تا نشد از خویشتن فنا
نی در فزایش آمد و نی رست از «رکود»
(مولوی)
 
 
چرا تورم بهمن ماه صفر شد ولی از شدت خوشحالی کسی نتوانست آن را حس کند:
 
«حسن» خودرای «تورم» می کند از سایه خویش
چون ترا رام به «تدبیر» توانم کردن؟
عذر ننوشتن مکتوب من این است که شوق
بیش از آن است که «تحریر» توانم کردن
(صائب تبریزی)
 
 
چرا حسین آقای فریدون همه کاره شده است:
 
«فریدون» چو شد بر جهان کامگار
ندانست جز خویشتن شهریار
(فردوسی)
 
 
چرا در دولت قدیم همه کاسب تحریم بودند و کسانی که با وعده برداشتن تحریم رای آوردند کاسب تحریم نیستند اصلاً هم:
 
چون همی خواستی گرفت احرام
چه نیت کردی اندر آن «تحریم»؟
جمله برخود حرام کرده بدی
هرچه مادون کردگار قدیم؟
(ناصرخسرو)
 
 
چرا رنگ بنفش بعنوان رنگ ستاد انتخاباتی انتخاب شده بود:
 
هم آنگه یکی اژدهافش درفش
پدید آمد و گشت گیتی «بنفش»
(فردوسی)
 
 
چرا ظریف؟ کلاً چرا؟
 
دایما تر و جوانیم و لطیف
تازه و شیرین و خندان و «ظریف»
(مولوی)
 
 
چرا به خنده هم اکتفا نکرده و قهقهه می‌زنند:
 
کبکان بی‌آزار که بر کوه بلندند
بی‌«قهقهه» یک بار ندیدم که بخندند
(منوچهری)
 
 
منتقدان چرا انقدر گیر می‌دهند:
 
چاه را تو خانه‌ای بینی لطیف
دام را تو دانه‌ای بینی «ظریف»
(مولوی)
 
 
واقعا منقدان هم حرفهایی می‌زنند ها!
 
«عقل» به یک گوشه نشستن گرفت
ساغر می «قهقهه» آغاز کرد
(مولوی)
 
 
چرا مذاکرات تمام نمی‌شود:؟ اصلاً چرا با این وضعیت باید تمام شود؟! شما بودید تمام می‌کردید؟! نه؛ خدایی تمام می‌کردید؟
 
ساقی «ظریف» و باده لطیف و زمان شریف
مجلس چو چرخ روشن و دلدار مه وشست
(مولوی)


اینم خیلی نمیشه توضیح داد! ولی کلاً شعر با مسماییه؛ عجب شعری!

لولیئی گفت با پسر، هشدار
تا که خود را چو من سمر سازی
بر سر «استوانه» رقص کنی
وز بر ریسمان گذر سازی
خوبشتن را به قوت تعلیم
حکمفرمای شیرنر سازی
(ملک الشعرای بهار)
  • م.ر سیخونکچی

نظرات  (۱)

چرا اینقدر استقبال مردم در سفرهای استانی خودجوشه؟

گرچه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم
بعد منزل نبود در سفر «روحانی»
(حافظ)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی